گنجور

غزل شمارهٔ ۲۴

از آن تیغی که آبش شست جرم کشتگانش را
ربودم دلنشین زخمی که می‌بوسم دهانش را
جنونم می‌برد تنها به سیر آن بیابانی
که نبود ایمنی از رهروان ریگ روانش را
چمن کی گلبنی آرد به آب و رنگ رخسارت
اگر مالد به روی لاله، خون ارغوانش را
نمود آسان فراق نخل بالایش ندانستم
که این تیر از جدایی بشکند پشت کمانش را
چو گل رفت از چمن با باغبان گفت از وفاداری
که تا بلبل به باغ آید نگهدار آشیانش را
ز شوق آن کمر هرکس دلش چاک است و حیرانم
که چندین شانه در کار است یک موی میانش را
کلیم ار ناله‌ای داری برو بیرون گلشن کن
که این گل برنمی‌تابد نگاه باغبانش را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از آن تیغی که آبش شست جرم کشتگانش را
ربودم دلنشین زخمی که می‌بوسم دهانش را
هوش مصنوعی: من از آن شمشیری که آب خون کشته‌ها را شسته، جراحتی زیبا به دست آورده‌ام که دهانش را می‌بوسم.
جنونم می‌برد تنها به سیر آن بیابانی
که نبود ایمنی از رهروان ریگ روانش را
هوش مصنوعی: جنون و دیوانگی‌ام من را به بیابانی می‌برد که در آن نه تنها از سرما و گرما خبری نیست، بلکه هیچ راهی برای ایمنی از مسافران و رهگذران آنجا وجود ندارد.
چمن کی گلبنی آرد به آب و رنگ رخسارت
اگر مالد به روی لاله، خون ارغوانش را
هوش مصنوعی: چمن چگونه می‌تواند مانند باغ گل باشد، اگر به چهره‌ات آب و رنگ ندیده باشد؟ حتی اگر خون گل ارغوان بر روی لاله‌ها مالیده شود.
نمود آسان فراق نخل بالایش ندانستم
که این تیر از جدایی بشکند پشت کمانش را
هوش مصنوعی: در جدایی از محبوب، درد و سختی‌هایی را که احساس می‌کنم، نمی‌دانستم که این جدایی تا چه اندازه می‌تواند برایم آسیب‌زننده باشد.
چو گل رفت از چمن با باغبان گفت از وفاداری
که تا بلبل به باغ آید نگهدار آشیانش را
هوش مصنوعی: وقتی گل از باغ رفت، به باغبان گفت که به خاطر وفاداری‌اش، باید زمانی که بلبل به باغ برمی‌گردد، از لانه‌اش مراقبت کند.
ز شوق آن کمر هرکس دلش چاک است و حیرانم
که چندین شانه در کار است یک موی میانش را
هوش مصنوعی: از شوق و علاقه به آن شخص، دل هر کسی پر از درد و حسرت است و من در حیرتم که برای یک تار موی او، این همه زحمت و تلاش وجود دارد.
کلیم ار ناله‌ای داری برو بیرون گلشن کن
که این گل برنمی‌تابد نگاه باغبانش را
هوش مصنوعی: اگر که صدایی از تو بلند می‌شود، بهتر است به دور بروی و در جایی دیگر به شکایت بپردازی، زیرا این گل نمی‌تواند نگاه باغبانش را تحمل کند.