غزل شمارهٔ ۲۰
تا پیش پای بیند دور از تو دیدهٔ ما
نزدیک کرده ره را پشت خمیدهٔ ما
از سیل گریهٔ ما آفت ز بسکه دیده است
ناید به روی ما باز رنگ پریدهٔ ما
زآسایشی که دارد رفته به خواب راحت
در دامن قناعت پای کشیدهٔ ما
پیوند آشنایی از نیک و بد بریدیم
نه گل نه خار گیرد دامان چیدهٔ ما
دارد ز اشک و مژگان آب روان و سبزه
از دل اگر به تنگی، بنشین به دیدهٔ ما
تا در زمین رسیده باران شرار گردد
در مزرع امید آفت رسیدهٔ ما
دارد به سیر گیتی همچون سخن رفیقی
دلگیر از سفر نیست نام دودیدهٔ ما
زلف به پا فتاده، تأثیر آن همین است
کافتد کلیم در پا جیب دریدهٔ ما
غزل شمارهٔ ۱۹: نمیبیند سرم چون شمع شبها روی بالین راغزل شمارهٔ ۲۱: سر به بستان چو دهد جلوهٔ یغمائی را
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا پیش پای بیند دور از تو دیدهٔ ما
نزدیک کرده ره را پشت خمیدهٔ ما
هوش مصنوعی: چشم ما که از تو دور است، با وجود فاصله، به سوی تو نزدیک شده و راه را برای ما هموار کرده، همانطور که ما در خمیدگی راه خودمان را میبینیم.
از سیل گریهٔ ما آفت ز بسکه دیده است
ناید به روی ما باز رنگ پریدهٔ ما
هوش مصنوعی: به خاطر اشکهای فراوانی که ریختهایم، دیگر چهرهمان رنگ و رویی ندارد و آفتی بر چهرهمان سایه افکنده است، به طوری که دیگر کسی نمیتواند به ما نگاه کند.
زآسایشی که دارد رفته به خواب راحت
در دامن قناعت پای کشیدهٔ ما
هوش مصنوعی: کسی که در زندگیاش از قناعت و سادهزیستی لذت میبرد، با آرامش و راحتی به خواب رفته است و این آرامش را به زندگی خود هدیه کرده است.
پیوند آشنایی از نیک و بد بریدیم
نه گل نه خار گیرد دامان چیدهٔ ما
هوش مصنوعی: ما رابطهامان را از خوبی و بدی جدا کردیم، نه گل داریم و نه خار، دامانمان پر از آنچه چیدهایم نیست.
دارد ز اشک و مژگان آب روان و سبزه
از دل اگر به تنگی، بنشین به دیدهٔ ما
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی احساسات عمیق و غم را بیان میکند. شاعر میگوید که چشمانش پر از اشک است و این اشکها به مانند جویبار روان هستند. اگر دلتنگ و غمگین هستی، میتوانی آرامش را در چشمانش پیدا کنی. این به نوعی دعوت به همدلی و نزدیکی عاطفی است، چرا که شادابی و سرسبزی دل در حضور محبت و مهربانی دیگران ظهور میکند.
تا در زمین رسیده باران شرار گردد
در مزرع امید آفت رسیدهٔ ما
هوش مصنوعی: وقتی باران بر زمین میبارد، امیدها و آرزوهای ما هم رونق میگیرد و به بار مینشیند.
دارد به سیر گیتی همچون سخن رفیقی
دلگیر از سفر نیست نام دودیدهٔ ما
هوش مصنوعی: جهان مانند گفتوگوی دوستی است که از سفر خود ناراحت است و شکایت میکند. در اینجا، ما هیچ نامی از آنچه همواره در دل داریم، نمیبردیم.
زلف به پا فتاده، تأثیر آن همین است
کافتد کلیم در پا جیب دریدهٔ ما
هوش مصنوعی: زلفی که به پای افتاده، تأثیرش همین است که کلیم (حضرت موسی) در پا، جیب دریده و پارهای شده است.