غزل شمارهٔ ۱۸
هیچ دلسوزی نداند چارهٔ کار مرا
شمع بگریزد اگر بیند شب تار مرا
دست هر کس را بهسان سبحه بوسیدم ولی
هیچکس نگشود آخر عقدهٔ کار مرا
همچو نقش پا ندارد بام و در ویرانهام
روزگار از بس که کوته ساخت دیوار مرا
مانده در قید لباسم زانکه گاهی مِی فروش
میستاند در گرو این کهنه دستار مرا
خوردنی زخم است و آشامیدنی خون جگر
چون کنم این سازگار افتاده بیمار مرا
گر سیهروزم ولی چون سرمه خواهانم بسی است
روشنی از من بود چشم خریدار مرا
نزد رندان قول و فعل من سند باشد کلیم
سهل باشد زاهد ار بد گفت اطوار مرا
غزل شمارهٔ ۱۷ - در مدح ظفرخان: عزت دیگر بود در دامن صحرا مراغزل شمارهٔ ۱۹: نمیبیند سرم چون شمع شبها روی بالین را
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هیچ دلسوزی نداند چارهٔ کار مرا
شمع بگریزد اگر بیند شب تار مرا
هوش مصنوعی: هیچ کس نمیتواند به درد من پی ببرد، اگر شمعی روشن باشد و شب تار مرا ببیند، از ترس میگریزد.
دست هر کس را بهسان سبحه بوسیدم ولی
هیچکس نگشود آخر عقدهٔ کار مرا
هوش مصنوعی: هرکسی را چون تسبیح بوسیدم و به او احترام گذاشتم، اما هیچکس نتوانست مشکل و گرفتاری من را حل کند.
همچو نقش پا ندارد بام و در ویرانهام
روزگار از بس که کوته ساخت دیوار مرا
هوش مصنوعی: زندگیام مانند نشانههای پا در یک ویرانه است و دیوارهایی که دور من هستند، به قدری کوتاه شدهاند که جا و مکانی برای من باقی نمانده است.
مانده در قید لباسم زانکه گاهی مِی فروش
میستاند در گرو این کهنه دستار مرا
هوش مصنوعی: من به خاطر اینکه گاهی شاهد فروشندهٔ شراب هستم، نمیتوانم این لباس قدیمیام را کنار بگذارم، زیرا او آن را به گرو میگیرد.
خوردنی زخم است و آشامیدنی خون جگر
چون کنم این سازگار افتاده بیمار مرا
هوش مصنوعی: زخم خوردن همانند خوردن است و خون جگر مانند نوشیدن. حالا من چگونه میتوانم با این درد و رنج سازگار شوم که در بیمارستان افتادهام؟
گر سیهروزم ولی چون سرمه خواهانم بسی است
روشنی از من بود چشم خریدار مرا
هوش مصنوعی: هرچند که من در زندگی دچار مشکلات و سختیهای زیادی هستم، ولی به خاطر خواستههایم، همچون سرمه، روشنایی و جذابیتی دارم که برای دیگران ارزشمند است و باعث میشود که چشمهای آنان به من بدوزند.
نزد رندان قول و فعل من سند باشد کلیم
سهل باشد زاهد ار بد گفت اطوار مرا
هوش مصنوعی: در جمع رندان، قول و عمل من معتبر و قابل استناد است. اگر زاهدی با نقطهنظر من مخالف باشد، این موضوع برای من آسان و بیاهمیت است.