گنجور

شمارهٔ ۹ - مثنوی در تعریف بهادر شاه و تاریخ

زهی شاه فلک قدر جوان بخت
وجودش زیب ملک و زینت تخت
فروغ صبح اقبال و جوانی
چراغ دودهٔ صاحب قرانی
تهی دستند بحر و کان ز جودش
قوی پشت است اقبال از وجودش
به بزم شاه کان عرش اشتباه است
فلک فانوس شمع مهر و ماه است
به رفعت بارگاهش آسمان قدر
پرکاهی به راهش کهکشان قدر
زشمشیر بهادر شاه غازی
بود شیر فلک در چاره سازی
گرفت آفاق را از زور بازو
به خورشید است تیغش هم ترازو
ز رشک تیغ مهر اندر تب و تاب
محیط عالمی یک قطرهٔ آب
بود از هیبت آن دشمن افکن
همیشه برق در کار رمیدن
چو از ملک دکن شد جلوه پیرا
سوی هندوستان آن مسند آرا
به هند افشرد عزمش پای تمکین
چو بو در نافهٔ آهوی مشکین
ز فیض مقدمش شد هند معمور
به رنگ مردمان دیده از نور
چو تاریخ ورود موکب شاه
ضمیرم جست از عقل دل آگاه
خرد مستانه در تقریر آمد
بگفتا شاه کشور گیر آمد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زهی شاه فلک قدر جوان بخت
وجودش زیب ملک و زینت تخت
هوش مصنوعی: شکوه و عظمت جوان خوشبختی که وجودش زیبایی و زینت بخش سلطنت و تخت است، بی‌نظیر است.
فروغ صبح اقبال و جوانی
چراغ دودهٔ صاحب قرانی
هوش مصنوعی: نور صبحگاهی و موفقیت در جوانی، مانند نوری دل‌انگیز و روشن است که از دوده‌های کتاب مقدس سرچشمه می‌گیرد.
تهی دستند بحر و کان ز جودش
قوی پشت است اقبال از وجودش
هوش مصنوعی: افرادی که دستان خالی دارند، از ثروت و نعمت بهره‌مند می‌شوند، زیرا بخشش او به آنان قوت و پشتوانه می‌دهد و تأثیر وجود او بر زندگی‌شان مثبت و خوش‌یمن است.
به بزم شاه کان عرش اشتباه است
فلک فانوس شمع مهر و ماه است
هوش مصنوعی: در مجلس شاه، آسمان مانند عرش نیست و به جای آن، آسمان چراغی است که همانند شمع، نور خورشید و ماه را منعکس می‌کند.
به رفعت بارگاهش آسمان قدر
پرکاهی به راهش کهکشان قدر
هوش مصنوعی: در ارتفاعات بارگاهش، آسمان به اندازه یک پر کاه ارزش دارد و در مسیرش، کهکشان نیز به همین اندازه اهمیت دارد.
زشمشیر بهادر شاه غازی
بود شیر فلک در چاره سازی
هوش مصنوعی: شمشیر شاه غازی، سلاحی قوی و نیرومند است که به مانند شیر آسمان، در تدبیر و چاره‌اندیشی برتری دارد.
گرفت آفاق را از زور بازو
به خورشید است تیغش هم ترازو
هوش مصنوعی: به خاطر قدرت بازویش، تمام گستره‌ها را زیر سلطه خود درآورده است و تیغ او به اندازه‌ی خورشید، بسیار قوی و اثرگذار است.
ز رشک تیغ مهر اندر تب و تاب
محیط عالمی یک قطرهٔ آب
هوش مصنوعی: به خاطر حسادت تیزی خورشید، در گرما و حرارت این جهان، فقط یک قطره آب وجود دارد.
بود از هیبت آن دشمن افکن
همیشه برق در کار رمیدن
هوش مصنوعی: به خاطر عظمت و زرق و برق آن دشمن، همیشه در حال فرار و وحشت بود.
چو از ملک دکن شد جلوه پیرا
سوی هندوستان آن مسند آرا
هوش مصنوعی: وقتی که جلوه‌ای زیبا از سرزمین دکن به سوی هندوستان رفت، آن تخت و مقام زیبا نمایان شد.
به هند افشرد عزمش پای تمکین
چو بو در نافهٔ آهوی مشکین
هوش مصنوعی: او تصمیم خود را با اراده‌ای قوی و ثابت به هند می‌برد، همان‌طور که عطر خوش یک گل در خز حیوانی گرانبها پیچیده شده است.
ز فیض مقدمش شد هند معمور
به رنگ مردمان دیده از نور
هوش مصنوعی: از برکت وجود او، هندوستان به رونق و زیبایی دست پیدا کرده و چشمان مردم از روشنی او پر شده است.
چو تاریخ ورود موکب شاه
ضمیرم جست از عقل دل آگاه
هوش مصنوعی: زمانی که خبر ورود پادشاه به ذهنم می‌رسد، عقل و دل من به شدت تحت تأثیر قرار می‌گیرند و از این موضوع آگاه می‌شوند.
خرد مستانه در تقریر آمد
بگفتا شاه کشور گیر آمد
هوش مصنوعی: عقل و اندیشه به شکل جذابی بیان شد و گفت که پادشاهی به عرصه قدرت و سلطنت دست یافته است.