گنجور

شمارهٔ ۶ - با دل پرخون و لب عذرخواه

رفت سوی تربت کان کرم
شمع صفت ساخته از سر قدم
گفت که ما بندهٔ احسان تو
ما همه شرمندهٔ احسان تو
درگذر از بی ادبیهای من
گر نه خطابخش شوی وای من
گشت پس از معذرت آن کاروان
جانب مقصد به دل خوش روان
گرچه که جویا بر ارباب هوش
گوهر نظم تو سزد زیب گوش
لیک به پاسخ دهمت گوشمال
گر دلت از پند نگیرد ملال
نآمد ازین هرزه درائیت عار
از صفت حاتم طائیت عار
حیف که گویند ترا همگنان
مدح سرایندهٔ حاتم فلان
مدح سگال به مردان تویی
بندهٔ آن منبع احسان تویی
کان سخاوت شه مردان علی است
بحر کرامت شه مردان علی است
گرچه بود خارج ذاتش صفات
هست ولی این صفتش عین ذات
ای که شد از روز نخستت دو کف
گوهر احسان و کرم را صدف
روز و شبان بر کف جودت سپهر
دوخته چشم طمع از ماه و مهر
چرخ فلک را کرمت هر سحر
داده ز خورشید برین مشت زر
ریخته هر شام ز کوکب ملک
ریزهٔ خوان کرمت بر فلک
از تو شده لعل به کان جلوه گر
از تو شده کوه مرصع کمر
داده به دریا ز کران تا کران
جود تو همیان زر از ماهیان
مشعل احسان تو در خاک و آب
هست فروزنده تر از آفتاب
ز غم من آنست که داده سخات
خلعت هستی به همه ممکنات
حاتم طائی ز گدایان تست
ریزه خور سفرهٔ احسان تست
هر که تو انداختیش از نظر
گر همه گنج است که خاکش به سر

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رفت سوی تربت کان کرم
شمع صفت ساخته از سر قدم
هوش مصنوعی: به سوی قبر کسی رفت که مانند شمع درخشانی است و وجودش به خاطر قدم‌هایش ساخته شد و ارزش پیدا کرده است.
گفت که ما بندهٔ احسان تو
ما همه شرمندهٔ احسان تو
هوش مصنوعی: گفت که ما خدمتگزار نعمت‌های تو هستیم و همه ما از این لطف و سخاوت تو شرمنده‌ایم.
درگذر از بی ادبیهای من
گر نه خطابخش شوی وای من
هوش مصنوعی: لطفاً از بی‌ادبی‌هایم بگذر و مرا عفو کن، وگرنه اگر به من توجه کنی، عذابم می‌دهد.
گشت پس از معذرت آن کاروان
جانب مقصد به دل خوش روان
هوش مصنوعی: پس از عذرخواهی، آن کاروان با دل خوش به سمت مقصد خود حرکت کرد.
گرچه که جویا بر ارباب هوش
گوهر نظم تو سزد زیب گوش
هوش مصنوعی: اگرچه من همواره به دنبال دانایی و آگاهی هستم، اما زیبایی نظم کلام تو به حدی است که شایسته‌اش گوش دل است.
لیک به پاسخ دهمت گوشمال
گر دلت از پند نگیرد ملال
هوش مصنوعی: اما می‌خواهم به تو بگویم که اگر دلت از نصیحت‌های من چیزی را نیاموزد، در نتیجه پشیمانی به دنبال خواهد داشت.
نآمد ازین هرزه درائیت عار
از صفت حاتم طائیت عار
هوش مصنوعی: شما از طرز رفتار و گفتار ناشایست خود، به زشتی و ننگ سخاوت و بزرگواری حاتم طایی اعتراف کرده‌اید.
حیف که گویند ترا همگنان
مدح سرایندهٔ حاتم فلان
هوش مصنوعی: متأسفانه برخی از مردم تو را با الفاظی تعریف می‌کنند که تو شایسته‌ی آن نیستی و مانند حاتم طایی (شخصیت معروف در سخاوت) به ستایش تو می‌پردازند.
مدح سگال به مردان تویی
بندهٔ آن منبع احسان تویی
هوش مصنوعی: ستایش می‌کنم تو را که ای مرد، بندهٔ آن منبع نیکی هستی.
کان سخاوت شه مردان علی است
بحر کرامت شه مردان علی است
هوش مصنوعی: سخاوت و generosity مربوط به علی است، او همچون دریایی از کرامت و بزرگواری است.
گرچه بود خارج ذاتش صفات
هست ولی این صفتش عین ذات
هوش مصنوعی: هرچند که او صفاتی غیر از ذاتش دارد، اما این صفت خاصش خود ذات اوست.
ای که شد از روز نخستت دو کف
گوهر احسان و کرم را صدف
هوش مصنوعی: ای کسی که از روز اول، دو کف دستت مانند صدفی پر از گوهرهای نیکی و بخشش است.
روز و شبان بر کف جودت سپهر
دوخته چشم طمع از ماه و مهر
هوش مصنوعی: روز و شب بر دست generosity آسمان دوخته‌اند و چشم‌های طمع به ماه و خورشید دوخته شده است.
چرخ فلک را کرمت هر سحر
داده ز خورشید برین مشت زر
هوش مصنوعی: هر روز صبح، با مهربانی تو، چرخ زمان را مانند خروشی از طلایی که از خورشید سرازیر می‌شود، به حرکت در می‌آورد.
ریخته هر شام ز کوکب ملک
ریزهٔ خوان کرمت بر فلک
هوش مصنوعی: هر شب، از ستاره‌ای در آسمان، نعمت‌های تو بر زمین پخش می‌شود.
از تو شده لعل به کان جلوه گر
از تو شده کوه مرصع کمر
هوش مصنوعی: از تو، لعل (گوهری درخشان) در کانی (معدن) نمایان شده و کوه مرصع (زرق و برق‌دار) نیز به خاطر تو زینت یافته است.
داده به دریا ز کران تا کران
جود تو همیان زر از ماهیان
هوش مصنوعی: تمامی ثروت و بخشش تو مانند جواهراتی است که در دریا پراکنده شده‌اند.
مشعل احسان تو در خاک و آب
هست فروزنده تر از آفتاب
هوش مصنوعی: نور بخشندگی تو در زمین و دریا درخشان‌تر از آفتاب است.
ز غم من آنست که داده سخات
خلعت هستی به همه ممکنات
هوش مصنوعی: غم من از این است که خداوند نعمت وجود و هستی را به همه موجودات بخشیده است.
حاتم طائی ز گدایان تست
ریزه خور سفرهٔ احسان تست
هوش مصنوعی: حاتم طائی، که معروف به سخاوت و generosity است، در حقیقت از گدایان و نیازمندان است. او به میزانی نیکوکار و بخشنده است که دیگران نیز از سفرهٔ احسان و کمکش بهره‌مند می‌شوند.
هر که تو انداختیش از نظر
گر همه گنج است که خاکش به سر
هوش مصنوعی: هر کسی را که از دید تو دور کرده‌ای، اگرچه او ثروت و گنجی باشد، به خاطر اینکه دیگر او را نمی‌بینی، انگار که بر سرش خاک نشسته است.