شمارهٔ ۴ - ترجمهٔ حدیثی که فاضل مناقب السادات از تفسیر هندی در کتاب آیة السعداء بخاری نقل کرده است:
بحمدالله پس از تحمید آمد
زبانم نعت پیرای محمد
چو گشتم از ظهور نعت سرمست
زدم بر دامن آل عبا دست
ز فضل شان چو کردم نکته رانی
زبان شد برگ عیش زندگانی
مرا چون کردم آهنگ ستودن
چو غنچه دل شکفت از لب گشودن
زآب و رنگ مدح شان زبانم
چو غنچه برگ گل شد در زبانم
حدیثی را به کلک هوش و فرهنگ
رقم زد فاضل هندی بدین رنگ
که فخر انبیا با آل اطهار
برآمد چون پی نفرین کفار
شده در زیر چادر با پیمبر
علی و فاطمه شبیر و شبر
عبا ز انوارشان در منزل قرب
شده فانوس شمع محفل قرب
چو از تحت عبا بیرون خرامید
ز حبیب صبح سر زد پنج خورشید
همان دم جبرئیل آن محرم قدس
چنین آورد وحی از عالم قدس
که ای خورشید برج دین پناهی
چنین رفته است فرمان الهی
که بر فرق تو کردم گیسو آرا
کنم منشور مرآل عبا را
به این منشور تا ممتاز باشی
میان خلق سرافراز باشی
خدا پیرایهٔ منشور اکنون
نموده بر تو و آل تو مسنون
چو بر فرق نبوت گوهر وحی
فرو بارید پیغام آور وحی
دلش بشکفت از پیغام باری
به رنگ غنچه از باد بهاری
چو از حکم الهی گشت خرسند
سر فرمانبری در پیش افکند
زهم بگشاد مو در منزل قدس
ازو شد سنبلستان محفل قدس
پی تعظیم جبریل امین خاست
دو گیسو بر سر آن سرور آراست
بجز آن گیسوان عنبر اندود
که دید از شمع بزم کبریا دود
ز بوی آن دو جعد مشک افشان
شده موج هوا زلف پریشان
نمود از بوی جعد آن سرافراز
هوا از موج صندل سایی آغاز
هوا زان موی از بس فیض بو برد
حباب از طبلهٔ عطارگو برد
پس آنکه بافت آن شمع هدایت
دو گیسو بر سر شاه ولایت
دگر آراست آن ناموس اکبر
دو گیسو بر سر زهرای ازهر
پس آنکه دسته کرد آن شاه بطحا
دو شاخ سنبل ریحانتین را
چو جبریل امین این منزلت دید
به سوی مصطفی از روی امید
زبان التماسش گشت گویا
که ای منشور خوبی بر تو زیبا
به حکم حق بسی در روز میدان
اعانت دیده از من شاه مردان
دلم از یاری زهرا بیاسود
که با او دست من دستاس کش بود
حسن را بارها از حکم باری
کمر بستم پی خدمتگزاری
چو مهد غنچه و باد بهاران
حسین را بوده ام گهواره جنبان
چه خوش باشد گر ای محبوب باری
مرا هم ز اهل بیت خود شماری
میان قدسیان کن سرفرازم
بدست خویش شو گیسو طرازم
اجابت کرد آن محبوب داور
به فرقش بافت گیسوی معنبر
چو سر خیل رسل شد جعد پیرا
بدست لطف جبریل امین را
به دریای کف آن پاک گوهر
انامل شد ز مویش موج عنبر
مکرم ساخت حق این خاندان را
بنازم احترام و قدر و شان را
همین است اینکه در اوفواه جمهور
مفارق پنج و ده گیسوست مشهور
به حق این ده و پنج اهل طاعات
ز باری جسته یاری در مناجات
رقم از خامهٔ عنبر شمامه
خطاب این نظم را منشورنامه
شدم مأمور نظم این فضائل
من از نواب گردون قدر عادل
فروغ محفل اقبال و دولت
چراغ دودمان جاه و حشمت
پی نظم مهام این عالم پیر
ز پیر رای او پرسیده تدبیر
بود آنرا که حفظش گشته مآمن
چو جوهر پشت بر دیوار آهن
مدام آرامگاهش با دل شاد
به زیر سایهٔ آل عبا باد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بحمدالله پس از تحمید آمد
زبانم نعت پیرای محمد
هوش مصنوعی: با کمال شکر و سپاس، پس از ستایش خداوند، زبان من به تعریف و تمجید پیامبر محمد آراسته شده است.
چو گشتم از ظهور نعت سرمست
زدم بر دامن آل عبا دست
هوش مصنوعی: وقتی که از زیبایی وصف و ویژگیهای معصومیت سرمست و شاد شدم، بر دامن خاندان پیامبر دست گذاشتم.
ز فضل شان چو کردم نکته رانی
زبان شد برگ عیش زندگانی
هوش مصنوعی: وقتی به لطف و فضیلت آنها نکاتی را مطرح کردم، زبانم به بیان لذتهای زندگی گشوده شد.
مرا چون کردم آهنگ ستودن
چو غنچه دل شکفت از لب گشودن
هوش مصنوعی: زمانی که تصمیم گرفتم ستایش کنم، قلبم مانند غنچهای شکفت و لبهایم گشوده شدند.
زآب و رنگ مدح شان زبانم
چو غنچه برگ گل شد در زبانم
هوش مصنوعی: مدح و ستایش آنها مانند آب و رنگی است که زبانم را مانند غنچهای از گل شاداب کرده است.
حدیثی را به کلک هوش و فرهنگ
رقم زد فاضل هندی بدین رنگ
هوش مصنوعی: فاضل هندی با ذکاوت و فرهنگ خود داستانی را به زیبایی نگارش کرد.
که فخر انبیا با آل اطهار
برآمد چون پی نفرین کفار
هوش مصنوعی: فخر پیامبران به همراه اهل بیت پاک و معصوم ظهور کرد، مانند زمانی که نفرین کافران به اوج رسید.
شده در زیر چادر با پیمبر
علی و فاطمه شبیر و شبر
هوش مصنوعی: در زیر چادر، پیامبر و حضرت علی و فاطمه و فرزندانشان حضور دارند.
عبا ز انوارشان در منزل قرب
شده فانوس شمع محفل قرب
هوش مصنوعی: لباسهای نورانی آنها در جایگاه نزدیکی خدا تبدیل به چراغی شده که در دل محفل عشق میتابد.
چو از تحت عبا بیرون خرامید
ز حبیب صبح سر زد پنج خورشید
هوش مصنوعی: زمانی که محبوب از زیر عبا بیرون آمد و با زیبایی خود جلوهگری کرد، صبح با درخشش پنج خورشید آغاز شد.
همان دم جبرئیل آن محرم قدس
چنین آورد وحی از عالم قدس
هوش مصنوعی: در آن لحظه، جبرئیل، فرشته الهی، پیامی از دنیای مقدس آورد.
که ای خورشید برج دین پناهی
چنین رفته است فرمان الهی
هوش مصنوعی: ای خورشید که به عنوان پشتیبان دین شناخته میشوی، اینگونه است که فرمان خداوند به اجرا درآمده است.
که بر فرق تو کردم گیسو آرا
کنم منشور مرآل عبا را
هوش مصنوعی: من روی سرت گیسوانم را از جانب خود تزیین میکنم تا چهرهات را به خوبی نمایان کنم.
به این منشور تا ممتاز باشی
میان خلق سرافراز باشی
هوش مصنوعی: برای اینکه در میان مردم سرآمد و با افتخار باشی، باید به این اصول پایبند باشی.
خدا پیرایهٔ منشور اکنون
نموده بر تو و آل تو مسنون
هوش مصنوعی: خداوند زینت و زیبایی را بر وجود تو و خاندان تو قرار داده است.
چو بر فرق نبوت گوهر وحی
فرو بارید پیغام آور وحی
هوش مصنوعی: وقتی که وحی الهی بر سر پیامبر نازل شد، پیامآور وحی پیام را آورد.
دلش بشکفت از پیغام باری
به رنگ غنچه از باد بهاری
هوش مصنوعی: دل او به خاطر پیامی که از سوی باری (معبود) آمد، شاداب و سرزنده شد، مانند گلبرگ غنچهای که با نسیم بهاری شکوفا میشود.
چو از حکم الهی گشت خرسند
سر فرمانبری در پیش افکند
هوش مصنوعی: وقتی که شخص از اراده خدا راضی شد، سر تسلیم و فرمانبری خود را به جلو میآورد.
زهم بگشاد مو در منزل قدس
ازو شد سنبلستان محفل قدس
هوش مصنوعی: در خانهای مقدس، موهایش را از هم باز کرد و به خاطر او، محفل آن جا تبدیل به باغی از سنبلها شد.
پی تعظیم جبریل امین خاست
دو گیسو بر سر آن سرور آراست
هوش مصنوعی: جبریل امین به خاطر بزرگداشت آن سرور، دو گیسو را بر سرش آرایش کرد.
بجز آن گیسوان عنبر اندود
که دید از شمع بزم کبریا دود
هوش مصنوعی: غیر از آن موهای خوشبو و زیبا که از شمع در مراسم بزرگ، دود بلند شده است.
ز بوی آن دو جعد مشک افشان
شده موج هوا زلف پریشان
هوش مصنوعی: بوی خوش آن دو دسته مو که مانند مشک پخش شده، موجی از هوا را ایجاد کرده و زلف پریشان را به حرکت درآورده است.
نمود از بوی جعد آن سرافراز
هوا از موج صندل سایی آغاز
هوش مصنوعی: عطر موهای تابدار او به قدری دلانگیز است که بوی خوش آن، همچون موجی از عطر چوب صندل در فضا پخش میشود.
هوا زان موی از بس فیض بو برد
حباب از طبلهٔ عطارگو برد
هوش مصنوعی: هوا به خاطر بوی خوش آن موها، چنان خوشبو شده که حبابها از عطر آن مثل عطر عطارها به وجد آمدهاند.
پس آنکه بافت آن شمع هدایت
دو گیسو بر سر شاه ولایت
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که کسی که شمع راهنمایی و روشنی را با دو رشته مو بر سر پادشاه واقعی شکل داده و فراهم کرده است، نشاندهندهی اهمیت و ارادت نسبت به مقام و قدرت است. در واقع، اشاره به هدایت و رهبری دارد که در دست پادشاه است و دلالت بر زیبایی و ظرافت آن میکند.
دگر آراست آن ناموس اکبر
دو گیسو بر سر زهرای ازهر
هوش مصنوعی: دگر آن زیبایی بزرگ، دو رشته مو را بر سر زهرای ازهر زیبا آرایش کرده است.
پس آنکه دسته کرد آن شاه بطحا
دو شاخ سنبل ریحانتین را
هوش مصنوعی: پس از آنکه آن شاه بطحا دو شاخه گل نیلوفر را کنار هم قرار داد،
چو جبریل امین این منزلت دید
به سوی مصطفی از روی امید
هوش مصنوعی: چون جبرئیل امین این مقام را مشاهده کرد، با امید به سوی پیامبر اکرم رهسپار شد.
زبان التماسش گشت گویا
که ای منشور خوبی بر تو زیبا
هوش مصنوعی: زبانش به شکل التماس درآمد و میگوید: ای زیبای دلانگیز، تو مثل یک منشور نیکو هستی.
به حکم حق بسی در روز میدان
اعانت دیده از من شاه مردان
هوش مصنوعی: به خواست حق، در روز نبرد، کمک و یاری از من، مانند شاهان دلاور، مشاهده شده است.
دلم از یاری زهرا بیاسود
که با او دست من دستاس کش بود
هوش مصنوعی: دل من از همراهی و وجود زهرا آرامش پیدا کرد، چون با او، دستی در کارهای زندگی دارم که میتواند مرا خوشحال و راضی کند.
حسن را بارها از حکم باری
کمر بستم پی خدمتگزاری
هوش مصنوعی: من بارها به خاطر زیبایی حسن، خود را برای خدمت به او آماده کردهام.
چو مهد غنچه و باد بهاران
حسین را بوده ام گهواره جنبان
هوش مصنوعی: من همچون مهد گل و نسیم بهاری، همیشه حسین را در آغوش گرفتهام و او را چون گهوارهای تکان دادهام.
چه خوش باشد گر ای محبوب باری
مرا هم ز اهل بیت خود شماری
هوش مصنوعی: چه خوب است اگر ای محبوب، کمی هم مرا از خانواده و نزدیکان خود به حساب آوری.
میان قدسیان کن سرفرازم
بدست خویش شو گیسو طرازم
هوش مصنوعی: در جمع فرهیختگان و پاکان با سرافرازی حاضر شوم و با دستان خود به زیبایی ظاهریام بیفزایم.
اجابت کرد آن محبوب داور
به فرقش بافت گیسوی معنبر
هوش مصنوعی: آن معشوق خوبرو خواستهاش را برآورده کرد و در بالای سرش، گیسویی زیبا و دلربا به زیبایی بافت.
چو سر خیل رسل شد جعد پیرا
بدست لطف جبریل امین را
هوش مصنوعی: زمانی که سرپرستی گروه فرستادگان (رسولان) به عهده او قرار گرفت، موهای خوشفرم او به لطف جبرئیل امین آراسته شد.
به دریای کف آن پاک گوهر
انامل شد ز مویش موج عنبر
هوش مصنوعی: موهای او مانند امواج دریا، خنک و خوشبو هستند و مانند مروارید در دریا، با زیبایی و شکوه درخشانی دارند.
مکرم ساخت حق این خاندان را
بنازم احترام و قدر و شان را
هوش مصنوعی: خداوند این خانواده را بزرگ و محترم کرده است و من به احترام و مقام و جایگاه آنها افتخار میکنم.
همین است اینکه در اوفواه جمهور
مفارق پنج و ده گیسوست مشهور
هوش مصنوعی: این به این معناست که در میان مردم، معروف است که تعداد زیادی از افرادی که از هم جدا شدهاند، دارای پنج یا ده رشته مو هستند. به نوعی اشاره به ویژگیها یا وضعیتهایی دارد که در میان دوستان یا آشنایان وجود دارد.
به حق این ده و پنج اهل طاعات
ز باری جسته یاری در مناجات
هوش مصنوعی: به راستی که این ده و پنج نفر که اهل عبادت و طاعت هستند، در هنگام درخواست و راز و نیاز از خدا، یاری و کمک را از بارگاه او جستجو میکنند.
رقم از خامهٔ عنبر شمامه
خطاب این نظم را منشورنامه
هوش مصنوعی: با استفاده از موم طلایی، این شعر به زیبایی نوشته شده و به درخواست هدیهای خاص تشبیه شده است.
شدم مأمور نظم این فضائل
من از نواب گردون قدر عادل
هوش مصنوعی: من مأمور شدهام تا این فضایل را به نظم درآورم، به دست نیرویی که در آسمانها عادل و با انصاف است.
فروغ محفل اقبال و دولت
چراغ دودمان جاه و حشمت
هوش مصنوعی: نور تابناک محفل افراد موفق و خوشبختی، روشنایی بخش خانوادههایی است که به ثروت و قدرت دست یافتهاند.
پی نظم مهام این عالم پیر
ز پیر رای او پرسیده تدبیر
هوش مصنوعی: در جستجوی نظم و ترتیب این دنیای کهن، از پدران و نیاکان خود در مورد تدبیر و چارهجویی سوال کردهام.
بود آنرا که حفظش گشته مآمن
چو جوهر پشت بر دیوار آهن
هوش مصنوعی: کسی که از او حفاظت شده، مانند جواهری است که بر روی دیوار آهنی قرار دارد.
مدام آرامگاهش با دل شاد
به زیر سایهٔ آل عبا باد
هوش مصنوعی: همیشه آرامگاه او با دل خوش و در سایهی اہل بیت قرار داشته باشد.