شمارهٔ ۳۴ - در منقبت حضرت امام موسی کاظم (ع)
 گشودن می توانستی گره از کار اگر ناخن 
 نبودی لاله سانم عقده ای در زیر هر ناخن 
 الم از خود رسد محنت پرستان را که همچون گل 
 مرا پهلوی هر چاکی بروید در جگر ناخن 
 سر مویی گره از رشتهٔ تقدیر نگشاید 
 چو ماه نو گر انگشت شود سر تا به سر ناخن 
 به امداد خسیسان کی برآید حاجت منعم 
 که نتواند گشودن عقده از کار گهر ناخن 
 گره موج هوا کی واکند از طرهٔ آهم 
 گشودن چون تواند عقده از کار شرر ناخن 
 به سعی از کار نگشاید گره گر در هر انگشتت 
 بسان فلس ماهی روید از پا تا به سر ناخن 
 شد از شکل پلنگم روشن این معنی که می آید 
 ز بیدردان بکار داغداران بیشتر ناخن 
 نهادم تا به لب انگشت افسوس از تف آهم 
 به خاک افتاد چون پروانهٔ بی بال و پر ناخن 
 خسک در دیدهٔ خورشید ریزد سر مژگانت 
 مه نو را کند نی رشک ابروی تو در ناخن 
 ز شوخی موج اشکم دیده را دلتنگ کی سازد 
 نمی رنجد زند چون طفل بر روی پدر ناخن 
 کی از تدبیر بگشاید دل آغشته در خونم 
 که نتواند گشودن چون گره گردید تر ناخن 
شمارهٔ ۳۳ - در منقبت امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب (ع): شد زبانم مدح سنج سرور دنیا و دینشمارهٔ ۳۵ - تجدید مطلع: فشرده سایهٔ مژگان بر آن گلبرگ تر ناخن 
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
 گشودن می توانستی گره از کار اگر ناخن 
 نبودی لاله سانم عقده ای در زیر هر ناخن 
هوش مصنوعی: اگر ناخن نداشتی، میتوانستی مشکلاتت را حل کنی، اما اکنون مانند لالهای که زیر هر ناخن گرفتار است، دچار عقده و قفلهای درون خود هستی.
 الم از خود رسد محنت پرستان را که همچون گل 
 مرا پهلوی هر چاکی بروید در جگر ناخن 
هوش مصنوعی: رنج و درد ناشی از مشقتها به خودی خود به سراغ پرچمداران محنت میآید، مانند گلی که در کنار هر زخم و شکاف، در دل آدم رشد میکند و خود را نشان میدهد.
 سر مویی گره از رشتهٔ تقدیر نگشاید 
 چو ماه نو گر انگشت شود سر تا به سر ناخن 
هوش مصنوعی: هیچ چیز نمیتواند تقدیر را تغییر دهد، حتی اگر کسی به اندازهی سر یک مو هم تلاش کند، چرا که اگرچه ممکن است برای تغییر اوضاع تلاشی صورت بگیرد، اما سرنوشت همچنان پابرجاست و آنچه در کار است، انجام میشود.
 به امداد خسیسان کی برآید حاجت منعم 
 که نتواند گشودن عقده از کار گهر ناخن 
هوش مصنوعی: آیا ممکن است کسی که بیارزش و فقیر است به کمک من بیاید؟ در حالی که کسی که به نعمتهای دنیا دست یافته نمیتواند مشکل و معضل خود را حل کند.
 گره موج هوا کی واکند از طرهٔ آهم 
 گشودن چون تواند عقده از کار شرر ناخن 
هوش مصنوعی: وقتی که موج هوا از گرههای مویم آزاد شود، چگونه میتوان به راحتی مشکل شعلهٔ آتش را حل کرد؟
 به سعی از کار نگشاید گره گر در هر انگشتت 
 بسان فلس ماهی روید از پا تا به سر ناخن 
هوش مصنوعی: با تلاش و کوشش، گرههای کار باز نمیشود، حتی اگر همچون فلسهای ماهی در هر انگشتت باشد، از پا تا سر ناخن.
 شد از شکل پلنگم روشن این معنی که می آید 
 ز بیدردان بکار داغداران بیشتر ناخن 
هوش مصنوعی: از شکل پلنگم میتوان فهمید که افرادی که احساسات و دردی ندارند، برای کسانی که داغ دیدهاند، بیشتر از آنها آسیب میزنند و زخم میزنند.
 نهادم تا به لب انگشت افسوس از تف آهم 
 به خاک افتاد چون پروانهٔ بی بال و پر ناخن 
هوش مصنوعی: دلی پر از حسرت را به لبم رساندم، اما در نهایت کلامم به زمین افتاد و حالتی شبیه پروانهای که بال و پر ندارد پیدا کردم.
 خسک در دیدهٔ خورشید ریزد سر مژگانت 
 مه نو را کند نی رشک ابروی تو در ناخن 
هوش مصنوعی: اشک در چشمان خورشید میریزد و سپیدهدمی را که به مانند ماه جدید است، میگویی که ابرویت حسادتانگیزتر از آن است که من بتوانم به آن نگاه کنم.
 ز شوخی موج اشکم دیده را دلتنگ کی سازد 
 نمی رنجد زند چون طفل بر روی پدر ناخن 
هوش مصنوعی: از شوخی موج اشکم، آیا دیدهام را دلتنگ میکند؟ همچنان که کودک بر روی پدرش نمینالد.
 کی از تدبیر بگشاید دل آغشته در خونم 
 که نتواند گشودن چون گره گردید تر ناخن 
هوش مصنوعی: کی میتواند از تدبیر و فکری که در دل من نشسته و به خون آغشته شده است، پردهبرداری کند؟ این دل چنان گره خورده و سخت شده که مانند ناخن ترد نمیتواند باز شود.

جویای تبریزی