گنجور

شمارهٔ ۳۵ - تجدید مطلع

فشرده سایهٔ مژگان بر آن گلبرگ تر ناخن
چو آن موری که محکم کرده در تنگ شکر ناخن
به رنگ غنچه کز موج هوا در باغ بگشاید
دلم بگشود بر زخمش فلک زد هر قدر ناخن
دو بیدل را دراندازد بهم مژگانش از چشمک
که می آرد خصومت چون زنی بر یکدیگر ناخن
ز دونان کار ارباب هنر کی راست می گردد
گره چون بر زبان افتاده باشد بی اثر ناخن
بحمدالله به مدح آل حیدر نکته پردازم
که آرد بند کردن بر چنین اشعار تر ناخن
بهار گلشن دنیی و عقبی موسی کاظم
که در دستش بود چون مد بسم الله هر ناخن
فشار از زور بازویش چو باید پنجهٔ دشمن
بچسبد غنچه سان در دست او بر یکدگر ناخن
سموم قهر او در بیشه ای کآتش دراندازد
چو برگ نی فرو ریزد ز دست شیر نر ناخن
نه خنجر باشد آن تیغی که دارد در میان خصمش
عقاب مرگ محکم کرد او را در کمر ناخن
پی نخجیر گامی چون تواند دشت پیما شد
که عدلش شیر را در بیشه نی کرده است در ناخن
ز نهیش می شکافد نالهٔ نی سینه را اکنون
زدی زین بیش بر دل نغمه فهمان را اگر ناخن
بود هر عضو خصم عضو دیگر دشمنانش را
که گاه سینه کندن کرده کار نیشتر ناخن
مگر زد سیلیی بر چهره خصم زرد رویش را
که بگرفت از مه نو آسمان را رنگ زر ناخن
شکست از بسکه گاه سینه کندن در تن خصمش
نهان چون خار ماهی باشدش پا تا به سر ناخن
نگردد گر به کام دستدارانش زماه نو
براند شحنهٔ عدلش زچرخ پرخطر ناخن
کند تا کوک دایم ساز عیش دوستانش را
فلک از ماه نو مضراب زرین بسته بر ناخن
برای دشمنش جویا شب و روز از خدا خواهم
که افشارد چو شاهین موج خونش در جگر ناخن

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

فشرده سایهٔ مژگان بر آن گلبرگ تر ناخن
چو آن موری که محکم کرده در تنگ شکر ناخن
هوش مصنوعی: سایهٔ نازک مژه‌ها بر روی گلبرگ خیس می‌نشیند، مثل موری که به محکم در کنار شکر نشسته است.
به رنگ غنچه کز موج هوا در باغ بگشاید
دلم بگشود بر زخمش فلک زد هر قدر ناخن
هوش مصنوعی: دل من مانند غنچه‌ای است که در هوای بهار در باغ شکفته می‌شود. اما با وجود این زیبایی، سرنوشت و تقدیر زخم‌هایی بر دل من زده است که به هر اندازه تلاش کنم، نتوانسته‌ام آن‌ها را پنهان کنم.
دو بیدل را دراندازد بهم مژگانش از چشمک
که می آرد خصومت چون زنی بر یکدیگر ناخن
هوش مصنوعی: مژگان بیدل مانند ناخن‌هایی است که بر روی هم درگیری و خصومت به وجود می‌آورند. این نگاه و ارتباط چشمی می‌تواند به جدال و تنش بین افراد منجر شود.
ز دونان کار ارباب هنر کی راست می گردد
گره چون بر زبان افتاده باشد بی اثر ناخن
هوش مصنوعی: کارهای بزرگ هنرمندان از افراد بی‌مقدار و بی‌ارزش درست نمی‌شود، مانند این که اگر حرفی بر زبان بیفتد، اما بی‌اثر باشد، هیچ نتیجه‌ای نخواهد داشت.
بحمدالله به مدح آل حیدر نکته پردازم
که آرد بند کردن بر چنین اشعار تر ناخن
هوش مصنوعی: خوشبختانه می‌توانم در ستایش خاندان حیدر سخن بگویم، که چنین کلامی را به راحتی نمی‌توان محدود یا کنترل کرد.
بهار گلشن دنیی و عقبی موسی کاظم
که در دستش بود چون مد بسم الله هر ناخن
هوش مصنوعی: بهار زندگی دنیا و آخرت، مانند عیدی است که موسی کاظم در دستانش داشت. این خوشی و زیبایی همانند موم بسم الله بر روی ناخن است.
فشار از زور بازویش چو باید پنجهٔ دشمن
بچسبد غنچه سان در دست او بر یکدگر ناخن
هوش مصنوعی: فشار و نیروی بازوی او به قدری است که زمانی که با دشمن مواجه می‌شود، مانند غنچه‌ای در دست او می‌فشارد و ناخن‌هایش بر همدیگر ساییده می‌شود.
سموم قهر او در بیشه ای کآتش دراندازد
چو برگ نی فرو ریزد ز دست شیر نر ناخن
هوش مصنوعی: خشم او همچون بادهای سوزان می‌تواند در جایی که آتش به پا کند بگندد؛ مانند برگ نی که از دست شیر نر به زمین می‌افتد.
نه خنجر باشد آن تیغی که دارد در میان خصمش
عقاب مرگ محکم کرد او را در کمر ناخن
هوش مصنوعی: این تیغ نمی‌تواند خنجر باشد، چرا که آن، به مانند عقاب مرگ در میانه‌ی دشمن خود، محکم به کمر او چنگ انداخته است.
پی نخجیر گامی چون تواند دشت پیما شد
که عدلش شیر را در بیشه نی کرده است در ناخن
هوش مصنوعی: در دشت، وقتی که شکارچی می‌خواهد به دنبال شکار برود، باید به دقت و با احتیاط قدم بردارد. در اینجا اشاره شده که اگر کسی عادل باشد، حتی در بین خطرات موجود، می‌تواند بر مشکلات غلبه کند. به نوعی، اشاره به قدرت و شجاعت او دارد که باعث می‌شود در مواقع سخت بتواند از عهده کارها برآید.
ز نهیش می شکافد نالهٔ نی سینه را اکنون
زدی زین بیش بر دل نغمه فهمان را اگر ناخن
هوش مصنوعی: از عمق دل ناله‌ای به گوش می‌رسد، اکنون که این نغمه‌ها بر دل نشسته، دیگر توان تحمل بیشتر را ندارم.
بود هر عضو خصم عضو دیگر دشمنانش را
که گاه سینه کندن کرده کار نیشتر ناخن
هوش مصنوعی: هر یک از اعضای یک بدن، مانند دشمنی که به دیگری آسیب می‌زند، ممکن است به خودی خود هم به یکدیگر آسیب بزنند. گاهی این آسیب به حدی است که مانند کندن سینه، دردناک و عمیق می‌شود.
مگر زد سیلیی بر چهره خصم زرد رویش را
که بگرفت از مه نو آسمان را رنگ زر ناخن
هوش مصنوعی: گویا بر چهره دشمنی که رنگش زرد است، سیلی‌ای زده شده که باعث شده آسمان با رنگ طلایی ناخن‌هایش درخشان شود.
شکست از بسکه گاه سینه کندن در تن خصمش
نهان چون خار ماهی باشدش پا تا به سر ناخن
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به این موضوع اشاره می‌کند که دشمنی که در دل خود کینه و آزار پنهان دارد، می‌تواند به شدت آسیب‌زننده باشد. این دشمن مثل خاری است که به صورت نامحسوس در بدن دیگران نفوذ می‌کند و می‌تواند به تدریج آنها را آزار دهد. به عبارتی، او به نوعی قوی و آسیب‌زننده است که از درون به دیگران آسیب می‌زند.
نگردد گر به کام دستدارانش زماه نو
براند شحنهٔ عدلش زچرخ پرخطر ناخن
هوش مصنوعی: اگر بیفتد در چنگال یارانش، ماه نو نمی‌تواند از چرخ پرخطر، حاکم عدلش را دور کند.
کند تا کوک دایم ساز عیش دوستانش را
فلک از ماه نو مضراب زرین بسته بر ناخن
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر سرگرمی دوستانش، مانند سازی که همیشه کوک باشد، به دقت زمان را می‌گذراند و از ماه نو مانند مضرابی طلا بر روی ناخن فرود می‌آید.
برای دشمنش جویا شب و روز از خدا خواهم
که افشارد چو شاهین موج خونش در جگر ناخن
هوش مصنوعی: برای دشمنم شب و روز از خدا درخواست می‌کنم که همچون شاهینی، به شدت و با شدت، خونش را در دلش بریزد.