شمارهٔ ۲۵ - در منقبت حضرت امیر علیه السلام
راز پنهان غنچه را کرد از لب اظهار گل
از در و دیوار گلشن می کند اسرار گل
صبحدم در ساحت گلشن به تحریک نسیم
هر طرف در گردش آرد ساغر سرشار گل
چون رگ گل می دود در برگ گل تار نگاه
در نظر می آید از بس هر طرف بسیار گل
از هجوم گل ز بس تنگ است جا در کوه و دشت
باز پس گردد چو خون در باطن اشجار گل
در کف پا می دواند ریشه از فرط نمو
گر گذاری همچو شمع بزم بر دستار گل
دور نبود بسکه دارد خاک استعداد فیض
گر به رنگ غنچه گردد مهرهٔ دیوار گل
هر سر خاری جدا در صحن گلشن غنچه را
می نهد انگشت بر لب تا کند اسرار گل
هر دم از رنگی به رنگی می رود از بس هوا
چون پر طاووس گردیده است مینا کار گل
بوسه ها را گلرخان در کنج لب می پرورند
با بهار است و شده آبستن اثمار گل
دور نبود گر ز تأثیر هوای نوبهار
در کف ساقی شود پیمانهٔ سرشار گل
همچو گل ریزی که ریزد آتش گلها ازو
ریخت باد صبحگاهی از درخت نار گل
عقد یاقوتی است کز کان منتظم آید برون
یا ز تأثیر هوا رست از رگ کهسار گل
همچو مژگانم که لخت دل ببار آورده است
رسته در فصل بهاران از سر هر خار گل
این غزل از گوش دل بشنو که هر صبح بهار
با زبان بی زبانی می کند تکرار گل
شمارهٔ ۲۴ - در نعت پیامبر صلی الله علیه و آله: شده است بسکه گزیدم ز زشتی اعمالشمارهٔ ۲۶ - قصیده: ای ترا پروانه شد بر آتش رخسار گل
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
راز پنهان غنچه را کرد از لب اظهار گل
از در و دیوار گلشن می کند اسرار گل
هوش مصنوعی: غنچهای که رازهای خود را فاش کرده، به آرامی از گل منتشر میشود و گلشن با هر گوشه و کناری از خود، اسرار نگفته گل را برملا میکند.
صبحدم در ساحت گلشن به تحریک نسیم
هر طرف در گردش آرد ساغر سرشار گل
هوش مصنوعی: در سپیدهدم، نسیم به گلستان دعوت میکند و در هر سو جامی پر از گل به گردش درمیآید.
چون رگ گل می دود در برگ گل تار نگاه
در نظر می آید از بس هر طرف بسیار گل
هوش مصنوعی: وقتی عطر گل در برگهایش جاری میشود، نگاه کردن به آن چشمنوازتر میشود، چون در اطرافش گلهای فراوانی وجود دارد.
از هجوم گل ز بس تنگ است جا در کوه و دشت
باز پس گردد چو خون در باطن اشجار گل
هوش مصنوعی: از شدت زیبایی و انبوهی گلها، فضا در کوهها و دشتها بسیار تنگ شده است. گلها مانند خون درون درختان هستند که در نهایت، به عقب برمیگردند و در فضاها جا نمیشوند.
در کف پا می دواند ریشه از فرط نمو
گر گذاری همچو شمع بزم بر دستار گل
هوش مصنوعی: ریشههای گیاه به خاطر رشد زیاد، به درون زمین میدوند و اگر بخواهی مانند شمعی در مهمانی درخشان باشی، باید بر روی گلبرگهای زیبا قرار بگیری.
دور نبود بسکه دارد خاک استعداد فیض
گر به رنگ غنچه گردد مهرهٔ دیوار گل
هوش مصنوعی: نزدیک نیست که با داشتن استعداد و توانایی، اگر مهربانی به مانند رنگ گل در وجود انسان بروز کند، به نتیجه و ثمرهای زیبا تبدیل خواهد شد.
هر سر خاری جدا در صحن گلشن غنچه را
می نهد انگشت بر لب تا کند اسرار گل
هوش مصنوعی: هر شاخهای از درخت در باغ گل، به آرامی انگشت خود را بر لب غنچه میگذارد تا رازهای گل را کشف کند.
هر دم از رنگی به رنگی می رود از بس هوا
چون پر طاووس گردیده است مینا کار گل
هوش مصنوعی: هر لحظه از یک رنگ به رنگ دیگر تغییر میکند، زیرا جو مانند پر طاووس رنگارنگ و زیبا شده است و مینا (خود) در حال به کار بردن گل است.
بوسه ها را گلرخان در کنج لب می پرورند
با بهار است و شده آبستن اثمار گل
هوش مصنوعی: گلرخان در گوشه لبهایش بوسهها را پرورش میدهد، با بهار که آمده و میوههای گل را به بار میآورد.
دور نبود گر ز تأثیر هوای نوبهار
در کف ساقی شود پیمانهٔ سرشار گل
هوش مصنوعی: در نزدیکی نیست که اگر نسیم بهاری به ساقی برسد، ممکن است پیمانهای پر از گل شود.
همچو گل ریزی که ریزد آتش گلها ازو
ریخت باد صبحگاهی از درخت نار گل
هوش مصنوعی: مانند گلی که در اثر وزش باد صبحگاهی از درخت نار میافتد و آتش رنگ گلها را پراکنده میکند.
عقد یاقوتی است کز کان منتظم آید برون
یا ز تأثیر هوا رست از رگ کهسار گل
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و درخشندگی یاقوت اشاره دارد که از معادن خاصی استخراج میشود. همچنین به تأثیرات طبیعت و هوا بر رشد و کیفیت گلها اشاره میکند و نشاندهنده پیوستگی زیباییهای طبیعی است. در کل، تصویرسازی از زیبایی و لطافت طبیعی در این بیت مشهود است.
همچو مژگانم که لخت دل ببار آورده است
رسته در فصل بهاران از سر هر خار گل
هوش مصنوعی: چشمهای من همچنین با چشمانم چون گلهای بهاری از دل رنجها و دردها روییدهاند و از میان سختیها و مشکلات، زیبایی و شادابی به وجود آوردهاند.
این غزل از گوش دل بشنو که هر صبح بهار
با زبان بی زبانی می کند تکرار گل
هوش مصنوعی: این شعر را با دقت بشنو که هر صبح بهاری، بدون کلام، زیبایی گل را دوباره بیان میکند.

جویای تبریزی