گنجور

شمارهٔ ۹۰۴

تا نهاد آن مست رنگین جلوه پا در کلبه ام
بال طاؤسیست هر موج هوا در کلبه ام
از بناگوشی ز بس سامان فیض اندوختم
موج مهتاب است فرش بوریا در کلبه ام
یاد رخسار تو زنگ کلفت از دل می برد
خاکروبی می کند موج صفا در کلبه ام

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا نهاد آن مست رنگین جلوه پا در کلبه ام
بال طاؤسیست هر موج هوا در کلبه ام
هوش مصنوعی: وقتی آن عشق شگفت‌انگیز جلوه‌گر می‌شود، در کلبه‌ام احساس پرنده‌ای را دارم که در دل هوای هر لحظه‌ای سیر می‌کند.
از بناگوشی ز بس سامان فیض اندوختم
موج مهتاب است فرش بوریا در کلبه ام
هوش مصنوعی: به خاطر دریافت فراوان از نعمت‌ها و زیبایی‌های زندگی، احساس می‌کنم که مانند تکه‌ای از نور ماه در کلبه‌ام نشسته‌ام و فرش ساده‌ام از جنس بوریا، جلوه‌گر شده است.
یاد رخسار تو زنگ کلفت از دل می برد
خاکروبی می کند موج صفا در کلبه ام
هوش مصنوعی: یاد چهره تو، دل را از غم و ناراحتی دور می‌کند و مانند موجی از پاکی و آرامش، در فضای خانه‌ام می‌دود.