گنجور

شمارهٔ ۸۹۷

تا ز عکست برگ گل سیما بود آیینه ام
جام لبریز می احمر بود آیینه ام
نقش بسته صورتت در خاطرم پیش از وجود
خلوت عکس تو در خارا بود آیینه ام
معنی نور علی از دل ما روشن است
در کف آن آینه سیما بود آیینه ام
باشد از بس عکس رویش دلنشین، افتاده است
صفحهٔ تصویر او هر جا بود آیینه ام

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا ز عکست برگ گل سیما بود آیینه ام
جام لبریز می احمر بود آیینه ام
هوش مصنوعی: تا وقتی که تصویر تو مانند گل است، من همچون آینه‌ای هستم که پر از شراب سرخ است.
نقش بسته صورتت در خاطرم پیش از وجود
خلوت عکس تو در خارا بود آیینه ام
هوش مصنوعی: تصویر تو در ذهن من قبل از اینکه در دنیای واقعی ببینمت، به شکل زنده‌ای وجود داشت و مانند آینه‌ای که به آن نگاه می‌کنم، به یاد می‌آرد.
معنی نور علی از دل ما روشن است
در کف آن آینه سیما بود آیینه ام
هوش مصنوعی: من درون خودم روشنایی وجود علی را احساس می‌کنم و در دستانم آینه‌ای است که تصویر او را نشان می‌دهد.
باشد از بس عکس رویش دلنشین، افتاده است
صفحهٔ تصویر او هر جا بود آیینه ام
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی چهره‌اش، تصویر او در هرجایی که بود، در آینه‌ام منعکس شده است.