گنجور

شمارهٔ ۸۸۲

حباب آسا فتد از دیدهٔ تر قطره اشکم
ز بس آهی نهان گردیده در هر قطره اشکم
گرفت از بس دلم از سردمهریهای او امشب
بدامن بسته می ریزد چو گوهر قطرهٔ اشکم
به چشم خویش دیدم امتزاج آب و آتش را
برون آورده تا از چاک دل سر قطرهٔ اشکم
از آن طبلی که خورد از دل تپیدن در شب هجران
پرد از شاخ مژگان چون کبوتر قطرهٔ اشکم
ز بس اندوخت فیض نور از طور دلم جویا
در گوش مه و خورشید شد هر قطرهٔ اشکم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حباب آسا فتد از دیدهٔ تر قطره اشکم
ز بس آهی نهان گردیده در هر قطره اشکم
هوش مصنوعی: چشمانم چون حبابی می‌افتند و اشک‌هایم به خاطر این همه آه‌های پنهان در هر قطره جمع شده، به بیرون می‌آیند.
گرفت از بس دلم از سردمهریهای او امشب
بدامن بسته می ریزد چو گوهر قطرهٔ اشکم
هوش مصنوعی: امشب به خاطر بی‌محبتی‌های او، دلم پر از غم و اندوه شده و اشک‌هایم همچون مروارید از چشمانم سرازیر می‌شود.
به چشم خویش دیدم امتزاج آب و آتش را
برون آورده تا از چاک دل سر قطرهٔ اشکم
هوش مصنوعی: به چشم خودم ترکیب آب و آتش را دیدم که از دل شگسته‌ام، قطره‌های اشک بیرون می‌آید.
از آن طبلی که خورد از دل تپیدن در شب هجران
پرد از شاخ مژگان چون کبوتر قطرهٔ اشکم
هوش مصنوعی: عشق و دلتنگی در شب دوری به من فشار می‌آورد و از چشمانم مانند قطره‌های باران اشک می‌ریزد. بازوانم چون دانه‌ای از مژگانم به دور من می‌پیچند، همانند کبوترانی که در آسمان با آرامش پرواز می‌کنند.
ز بس اندوخت فیض نور از طور دلم جویا
در گوش مه و خورشید شد هر قطرهٔ اشکم
هوش مصنوعی: به خاطر فراوانی نور و فیضی که از کوه طور به دست آورده‌ام، دل من آرزومند است که هر قطره اشکم، برای ماه و خورشید بیان شود.