گنجور

شمارهٔ ۸۶۲

بستهٔ خود بودم از فیض ریاضت وا شدم
برگداز خویش تا بستم کمر، دریا شدم
بستن لب، بال پرواز است مرغ ناله را
تا خموشی پیشه کردم، بیشتر رسوا شدم
گشته ام دیوانه تر تا سوختم داغ جنون
لاله سان گنجینه دار مایهٔ سودا شدم
زان می ام جویا که در کام دل امشب ریختند
فارغ از اندیشهٔ دنیا و مافیها شدم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بستهٔ خود بودم از فیض ریاضت وا شدم
برگداز خویش تا بستم کمر، دریا شدم
هوش مصنوعی: من در خودم محبوس بودم، اما با بهره‌گیری از زحمت و تمرین، آزاد شدم. وقتی توانستم خودم را کنار بزنم و از آن حالت خارج شوم، به حدی قوی شدم که به مانند دریا جلوه کردم.
بستن لب، بال پرواز است مرغ ناله را
تا خموشی پیشه کردم، بیشتر رسوا شدم
هوش مصنوعی: سکوت کردن، به نوعی مانند محدود کردن آزادی پرواز پرنده‌ای است که ناله می‌کند. هرچه بیشتر ساکت بمانم و خودم را خاموش کنم، بیشتر در معرض افشا و رسوایی قرار می‌گیرم.
گشته ام دیوانه تر تا سوختم داغ جنون
لاله سان گنجینه دار مایهٔ سودا شدم
هوش مصنوعی: من به شدت دیوانه شده‌ام و داغ جنون به جانم نشسته است، مانند لالهٔ سوزانی که گنجینه‌ای از عشق و شیدایی را در خود دارد.
زان می ام جویا که در کام دل امشب ریختند
فارغ از اندیشهٔ دنیا و مافیها شدم
هوش مصنوعی: من به دنبال آن می‌باشم که امشب از نوشیدنی‌ای لذت ببرم که به دل من خوشاید، بی‌توجه به فکر و نگرانی‌های دنیوی و چیزهایی که در آن وجود دارد.