شمارهٔ ۸۲
مزاج شعله بود وضوح شوخ و شنگ ترا
زهم چه فرق شتاب بود و درنگ ترا
مباد چون عرق شرم قطره قطره چکد
چنین که جوش ترقیست آب و رنگ ترا
دلم زقهر و عتاب تو برد لذت لطف
که رنگ و بوی گل آشتی ست جنگ ترا
بجز مشاهدهٔ طوطی خط سبزان
ز روی آینهٔ دل که برد زنگ ترا
بود به عالم دیوانگی مرصع پوش
کسی که جا به بدن داده است سنگ ترا
زشور نالهٔ بلبل به موج می آیی
خدا زیاد کند ای گل آب و رنگ ترا
مزن به سنگ، میفکن به سوی اغیارش
که می خرد دل جویا به جان خدنگ ترا
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مزاج شعله بود وضوح شوخ و شنگ ترا
زهم چه فرق شتاب بود و درنگ ترا
هوش مصنوعی: شعله زنده و پویای وجود تو، به وضوح شادابی و سرزندگیات را نشان میدهد. بین شتاب و درنگ تو چه تفاوتی وجود دارد؟
مباد چون عرق شرم قطره قطره چکد
چنین که جوش ترقیست آب و رنگ ترا
هوش مصنوعی: نکنید که مانند عرق شرم به قطره قطره بچکید، زیرا که پیشرفت و رشد شما نیاز به جوش و شور دارد.
دلم زقهر و عتاب تو برد لذت لطف
که رنگ و بوی گل آشتی ست جنگ ترا
هوش مصنوعی: دل من از خشمی که تو داری لذت محبت را برده است، زیرا بوی گل آشتی و صلح در مبارزه تو وجود دارد.
بجز مشاهدهٔ طوطی خط سبزان
ز روی آینهٔ دل که برد زنگ ترا
هوش مصنوعی: به جز اینکه پرندهای رنگین را از روی آینهٔ دل خود ببینم که زنگ تاریکی را از آن دور کرده باشد.
بود به عالم دیوانگی مرصع پوش
کسی که جا به بدن داده است سنگ ترا
هوش مصنوعی: در دنیای دیوانگان، فردی که به زیبایی و زینت خود اهمیت میدهد، مانند جواهری است که در بدنی سنگین و محکم قرار گرفته است.
زشور نالهٔ بلبل به موج می آیی
خدا زیاد کند ای گل آب و رنگ ترا
هوش مصنوعی: از ناله و صدای بلبل، تو به یاد میآیی و من از خدا میخواهم که زیبایی و جلوهات را روز به روز بیشتر کند.
مزن به سنگ، میفکن به سوی اغیارش
که می خرد دل جویا به جان خدنگ ترا
هوش مصنوعی: به او آسیب نزن و به دیگران نسبت نده که کسی که دلش برایت تنگ شده، جانش را به خاطر تو میسپارد.

جویای تبریزی