شمارهٔ ۷۰۲
قصیده ای که درآن مدح مرتضی نبود
چو سبحه ای است که از خاک کربلا نبود
وجود پاک تو و ذات حضرت نبوی
چو لفظ و معنی از یکدگر جدا نبود
بود ز شیر فلک ربتهٔ سگت افزون
گدای درگه تو کم ز پادشا نبود
به کیش اهل محبت کسی که از دل و جان
غلام تو نبود بندهٔ خدا نبود
کسی که بغض تو در خاطرش گره کرده است
نمی شود ولد حیض یا زنا نبود
همین بس است بهشتم که روز بازپسین
مرا به درگه غیر تو التجا نبود
هزار شکر که از شعر و شاعری جویا
به غیر مدح سراییم مدعا نبود
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
قصیده ای که درآن مدح مرتضی نبود
چو سبحه ای است که از خاک کربلا نبود
هوش مصنوعی: قصیدهای که در آن ستایش مرتضی (علی) وجود نداشته باشد، همچون تسبیحی است که از خاک کربلا ساخته نشده باشد.
وجود پاک تو و ذات حضرت نبوی
چو لفظ و معنی از یکدگر جدا نبود
هوش مصنوعی: وجود خالص و پاک تو و ذات پیامبر خدا همچون کلمه و معنیای هستند که هرگز از یکدیگر جدا نمیشوند.
بود ز شیر فلک ربتهٔ سگت افزون
گدای درگه تو کم ز پادشا نبود
هوش مصنوعی: چنگ زدن به قدرت و مقام و عظمت الهی، ارزشش بیشتر از مقام یک پادشاه است. حتی اگر شخصی مانند تو به ظاهر پایینتر به نظر بیاید، در حقیقت در درگاه الهی ارجمند و محترم است.
به کیش اهل محبت کسی که از دل و جان
غلام تو نبود بندهٔ خدا نبود
هوش مصنوعی: هر کسی که از دل و جان عاشق تو نباشد و برای تو تسلیم نشود، در واقع بندهٔ حقیقت خدا نیست.
کسی که بغض تو در خاطرش گره کرده است
نمی شود ولد حیض یا زنا نبود
هوش مصنوعی: کسی که نسبت به تو احساس کینه و ناراحتی دارد، نمیتواند فرزند ناشی از زنا یا ناپاکی به حساب نیاید.
همین بس است بهشتم که روز بازپسین
مرا به درگه غیر تو التجا نبود
هوش مصنوعی: بهشت برای من تنها به این دلیل کافی است که در روز قیامت هیچ کجا جز درگاه تو را نخواهم خواست.
هزار شکر که از شعر و شاعری جویا
به غیر مدح سراییم مدعا نبود
هوش مصنوعی: هزاران سپاس که در شعر و شاعری به جز تمجید و ستایش دیگران، چیزی نداریم که بخواهیم بگوییم.

جویای تبریزی