گنجور

شمارهٔ ۶۹۷

با چمن دوش به شوخی چه اداها می‌کرد
غنچه را باد سحر بند قبا وامی‌کرد
شوخی دختر رز دیدهٔ معنی‌بینم
در پس پردهٔ رنگ تو تماشا می‌کرد
همچو بوی گلم از ضعف ز جا برمی‌داشت
گر نسیمی ز چمن روی به صحرا می‌کرد
پیش از آن دم که شود مصرع قدش موزون
کسب معنی دلم از عالم بالا می‌کرد
طعن من بر لب شیرین تو بیکار نبود
اینقدر هست که راه سخنی وامی‌کرد
دل به مستی ز لبش کام خود امشب بگرفت
مطلبی شوخ‌تر ای کاش تمنا می‌کرد
پیش از آن دم که فروچیده شود این دکان
دل سودازده با زلف تو سودا می‌کرد
شبنمی را که کف مهر ز گلشن پیچید
تکمهٔ پیرهن غنچهٔ گل وامی‌کرد
کافرم هرگز اگر موج به دریا کرده است
آنچه دور از تو تپش با دل جویا می‌کرد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

با چمن دوش به شوخی چه اداها می‌کرد
غنچه را باد سحر بند قبا وامی‌کرد
هوش مصنوعی: در شب گذشته، چمن با باد صبحگاهی به شوخی بازی می‌کرد و غنچه را به آرامی از خواب بیدار می‌کرد.
شوخی دختر رز دیدهٔ معنی‌بینم
در پس پردهٔ رنگ تو تماشا می‌کرد
هوش مصنوعی: دختر گلی را که می‌دیدم، در حالیکه به عمق معنای آن نگاه می‌کرد، در پس پرده‌ای از رنگ تو در حال تماشا بود.
همچو بوی گلم از ضعف ز جا برمی‌داشت
گر نسیمی ز چمن روی به صحرا می‌کرد
هوش مصنوعی: اگر نسیمی از باغ به صحرا می‌وزید، بوی گل من را به علت ضعف و ناتوانی از جا برمی‌داشت.
پیش از آن دم که شود مصرع قدش موزون
کسب معنی دلم از عالم بالا می‌کرد
هوش مصنوعی: قبل از آنکه صدایش به گوش برسد و کلامش به نظم درآید، من از عالم بالا برای دل خودم معنا و مفهوم می‌گرفتم.
طعن من بر لب شیرین تو بیکار نبود
اینقدر هست که راه سخنی وامی‌کرد
هوش مصنوعی: نقد و طعنه من به زیبایی و شیرینی کلام تو بی‌دلیل نیست؛ چقدر زیاد است که می‌تواند راهی برای بیان موضوعی پیدا کند.
دل به مستی ز لبش کام خود امشب بگرفت
مطلبی شوخ‌تر ای کاش تمنا می‌کرد
هوش مصنوعی: امشب دل عاشق با لب‌های او به حالت مستی چیزی را چشید و ای کاش که او با یک درخواست بازیگوشانه، محبتش را بیشتر نشان می‌داد.
پیش از آن دم که فروچیده شود این دکان
دل سودازده با زلف تو سودا می‌کرد
هوش مصنوعی: قبل از اینکه این دکان دل که پر از آرزوهاست بسته شود، من در خیالاتم با زلف‌های تو دست به معامله زدم.
شبنمی را که کف مهر ز گلشن پیچید
تکمهٔ پیرهن غنچهٔ گل وامی‌کرد
هوش مصنوعی: شبنم‌هایی که در باغ بر روی گل‌ها نشسته‌اند، مانند دکمه‌های پیراهن غنچه‌های گلی که در حال باز شدن هستند، جلوه می‌کنند.
کافرم هرگز اگر موج به دریا کرده است
آنچه دور از تو تپش با دل جویا می‌کرد
هوش مصنوعی: هرگز نمی‌توانم کافر باشم، حتی اگر امواج دریا را به سوی خود بکشانند، چرا که آنچه از دل بی‌تاب من دور از تو بود، در جستجوی تو بوده است.