شمارهٔ ۶۹۵
در این زمانه کسی نیست رو به من خندد
مگر به روی دلم چاک پیرهن خندد
چو گل به باد دهد ساز و برگ هستی را
به هرزه هر که در این باغ یک دهن خندد
مرا ز یاد تو در سینه جوش فصل گل است
لبم ز شوق از آنرو چمن چمن خندد
شکر به قیمت خاک سیاه هند بود
چو شوخ من به دو لعل شکرشکن خندد
به قیل و قال دل اهل حال را مخراش
لب خموشی این قوم بر سخن خندد
زبان حالت گلبن باین سخن گویاست
که هر که زر بفشاند به صد دهن خندد
زده است شوخی حسنش بهار را جویا
ز رو به گل ز بناگوش بر سمن خندد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در این زمانه کسی نیست رو به من خندد
مگر به روی دلم چاک پیرهن خندد
هوش مصنوعی: در این زمانه هیچکس به من نمیخندد، مگر آنکه دل من را نشانه بگیرد و آن را بر زخمها و دردهایم بخندد.
چو گل به باد دهد ساز و برگ هستی را
به هرزه هر که در این باغ یک دهن خندد
هوش مصنوعی: مثل گلی که با باد به راحتی رها میشود و وسایل زندگیاش را بیخیال و بیدلی واگذار میکند، هر کسی که در این باغ یک لبخند بزند، به ناملایمات و زوال زندگی اهمیتی نمیدهد.
مرا ز یاد تو در سینه جوش فصل گل است
لبم ز شوق از آنرو چمن چمن خندد
هوش مصنوعی: من از یاد تو در دل همچون فصلی پر از گل شاداب هستم و به خاطر شوقی که دارم، لبانم میخندد و چمنها نیز به خوشحالی میرقصند.
شکر به قیمت خاک سیاه هند بود
چو شوخ من به دو لعل شکرشکن خندد
هوش مصنوعی: شکر در هند به قیمتی ارزان و کم ارزش به دست میآید، اما وقتی معشوقهام با لبهای شیرینش میخندد، ارزش آن به شدت بالا میرود.
به قیل و قال دل اهل حال را مخراش
لب خموشی این قوم بر سخن خندد
هوش مصنوعی: به حاشیهجویی و گفتگوهای بیفایده دل اهل معرفت را نرنجانید، زیرا سکوت این جمع به سخنان او میخندد.
زبان حالت گلبن باین سخن گویاست
که هر که زر بفشاند به صد دهن خندد
هوش مصنوعی: زبان حال گلستان، گویای این نکته است که هر کس ثروت را به باد دهد، با صد زبان به او میخندند.
زده است شوخی حسنش بهار را جویا
ز رو به گل ز بناگوش بر سمن خندد
هوش مصنوعی: حسن با شوخیهایش بهار را به وجد آورده است، به طوری که گلها از روی لبخند او شادابتر شده و سمنها به خاطر زیباییاش به میخندی میزنند.

جویای تبریزی