گنجور

شمارهٔ ۶۸۸

نیکی به خلق چرخ زبرجد نمی کند
الحق چو نیک مینگری بد نمی کند
هر کس مثال آینه صافست طینتش
هرگز به روی خلق خوش آمد نمی کند
بادا زبان زبانهٔ آتش بکام او
آن کس که ذکر آل محمد (ص) نمی کند
بالفرض سرو گلشن اگر هم روان شود
مانند مصرع قدت آمد نمی کند
حدی مقرر است جفاهای ناز را
کس جور با دلی چو تو بی حد نمی کند
آن دل که گشته اینه از مصقل رضا
خوب از بد آنچه روی دهد رد نمی کند
جویا بدی ز نفس شرارت نهاد ماست
ذاتی که خیر محض بود بد نمی کند

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نیکی به خلق چرخ زبرجد نمی کند
الحق چو نیک مینگری بد نمی کند
هوش مصنوعی: نیکی کردن به مردم از ماهیت زندگی و طبیعت واقعی آن است؛ وقتی که با دقت به این مسئله نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که در واقع نیکویی در ذات چیزها وجود دارد و هیچ چیز بدی نمی‌کند.
هر کس مثال آینه صافست طینتش
هرگز به روی خلق خوش آمد نمی کند
هوش مصنوعی: هر کس که مانند آینه صاف و بی‌عیب باشد، ویژگی‌های درونی‌اش هرگز به خوب بودن بر روی مردم نشان نمی‌دهد.
بادا زبان زبانهٔ آتش بکام او
آن کس که ذکر آل محمد (ص) نمی کند
هوش مصنوعی: ای کاش زبانش چون آتش می‌شد، برای کسی که نام اهل بیت پیامبر (ص) را بر زبان نمی‌آورد.
بالفرض سرو گلشن اگر هم روان شود
مانند مصرع قدت آمد نمی کند
هوش مصنوعی: اگر به فرض، سرو گلشن هم به راه بیفتد و سر به سجده درآورد، باز هم هیچ‌گاه زیبایی و قامت تو را نخواهد داشت.
حدی مقرر است جفاهای ناز را
کس جور با دلی چو تو بی حد نمی کند
هوش مصنوعی: قید و مرزی برای ظلم و ستم‌های دلربا وجود دارد، ولی کسی با دلی بی‌نهایت مانند تو، چنین بی‌رحمی را نخواهد کرد.
آن دل که گشته اینه از مصقل رضا
خوب از بد آنچه روی دهد رد نمی کند
هوش مصنوعی: دل کسی که با خرسندی و رضایت صاف و زلال شده، هیچ چیزی را چه خوب و چه بد، رد نمی‌کند.
جویا بدی ز نفس شرارت نهاد ماست
ذاتی که خیر محض بود بد نمی کند
هوش مصنوعی: حقیقت این است که شرارت از نفس ما ناشی می‌شود و ذات ما در اصل خیر است و نمی‌تواند بدی کند.