شمارهٔ ۶۸۷
نه آسان زان سر کو عاشق بیدل برون آید
ز جوش گریه هیهات است پا از گل برون آید
مجسم گشته حسن معنی گلشن به آیینی
که بو از گل به رنگ لیلی از محمل برون آید
چنان در سینهام بر روی هم بنشسته گرد غم
که اشک از چشم گریان مهرههای گل برون آید
شبی کز یاد رخسارش کند دل مجلسآرایی
ز لب آهم چو دود شمع از محفل برون آید
نمی در سینهام نگذاشت سوز غم مگر زین پس
ز چشمم در لباس اشک خون دل برون آید
همین دل مرد را در خاک و خون عجز غلتاند
برآید با دو عالم گر کسی با دل برون آید
ز فیض گریه بار غم شود چندان سبک جویا
که اشک از دیده گویی عقدههای دل برون آید
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نه آسان زان سر کو عاشق بیدل برون آید
ز جوش گریه هیهات است پا از گل برون آید
هوش مصنوعی: عاشق بیتاب و بیقرار به راحتی نمیتواند از احساسات عمیق خود رها شود و به سادگی نمیتواند از درد و غم خود خارج شود؛ یعنی باید با دلی شاد و آرام یاد بگیرد تا از موانع و دشواریها عبور کند.
مجسم گشته حسن معنی گلشن به آیینی
که بو از گل به رنگ لیلی از محمل برون آید
هوش مصنوعی: زیبایی و جذابیت به حدی رسیده که باغ به تمام معنا شبیه گلستان شده است؛ به طوری که عطر گلها مانند رنگ لیلی (گل مریم) از جاهای مختلف به مشام میرسد و هماهنگی خاصی ایجاد کرده است.
چنان در سینهام بر روی هم بنشسته گرد غم
که اشک از چشم گریان مهرههای گل برون آید
هوش مصنوعی: در دل من چنان غم و اندوهی جمع شده که اشکهایم مانند گلهای بارانزده بیرون میآیند.
شبی کز یاد رخسارش کند دل مجلسآرایی
ز لب آهم چو دود شمع از محفل برون آید
هوش مصنوعی: در شبی که یاد چهرهاش دل را پر از شوق میکند، از شدت احساس، آه من مانند دود شمعی از محفل خارج میشود.
نمی در سینهام نگذاشت سوز غم مگر زین پس
ز چشمم در لباس اشک خون دل برون آید
هوش مصنوعی: دل من دیگر جایی برای ناراحتی و غم ندارد، اما از این به بعد، اشکهایم به شکل خون از چشمانم بیرون خواهند ریخت.
همین دل مرد را در خاک و خون عجز غلتاند
برآید با دو عالم گر کسی با دل برون آید
هوش مصنوعی: دل انسان وقتی در سختی و مشکلات غوطه ور میشود، اگر کسی با شجاعت و اراده به میدان بیاید، میتواند از دل خود فراتر رود و بر مشکلات غلبه کند و به جایگاه بزرگی دست یابد.
ز فیض گریه بار غم شود چندان سبک جویا
که اشک از دیده گویی عقدههای دل برون آید
هوش مصنوعی: از نعمت گریه، بار سنگین غم سبک میشود؛ چنان که وقتی اشک از چشمها میریزد، به نظر میرسد عقدههای دل نیز آزاد میشوند.

جویای تبریزی