شمارهٔ ۶۸۵
دل را به قدر خمکده ها جوش داده اند
تا منصب قبول تو می نوش داده اند
هر لخت دل زبان دگر شد مرا به کام
تا همچو غنچه ام لب خاموش داده اند
این شیوه خاصهٔ مژه های دراز تست
هر نیش را نه چاشنی نوش داده اند
روشندلان که مسلکشان عالم رضاست
بر نیک و بد چو آینه آغوش داده اند
جوش خیالت از سر ماکم نمی شود
ما را مدام ساغر سر جوش داده اند
در روزگار اهل کمالند بی سخن
خوش رتبه ای به مردم خاموش داده اند
جویا چو موج بی سر و پایان راه عشق
دایم به لجهٔ خطر آغوش داده اند
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل را به قدر خمکده ها جوش داده اند
تا منصب قبول تو می نوش داده اند
هوش مصنوعی: دل را به اندازهی میخانهها پرشور کردهاند تا به تو مقام و جایگاه مناسب را عطا کنند.
هر لخت دل زبان دگر شد مرا به کام
تا همچو غنچه ام لب خاموش داده اند
هوش مصنوعی: هر لحظه که دلم حال و هوای تازهای پیدا میکند، گویی به من اجازه صحبت نمیدهند و من همچون غنچهای خاموش ماندهام.
این شیوه خاصهٔ مژه های دراز تست
هر نیش را نه چاشنی نوش داده اند
هوش مصنوعی: این روش ویژه متعلق به مژههای بلند توست که هر زخم و نیشی را با طعم شیرین خود تسکین میدهند.
روشندلان که مسلکشان عالم رضاست
بر نیک و بد چو آینه آغوش داده اند
هوش مصنوعی: افراد روشنفکر و دانا که دنبال رضایت و خوشنودی خداوند هستند، نسبت به خوبیها و بدیها همانند آینهای عمل میکنند که همواره آمادهی پذیرش و نشان دادن حقیقت است.
جوش خیالت از سر ماکم نمی شود
ما را مدام ساغر سر جوش داده اند
هوش مصنوعی: هیچ وقت خیال تو از سر ما کنار نمیرود، چرا که هر لحظه ما را با شادابی و هیجان به نوشیدن میخوانند.
در روزگار اهل کمالند بی سخن
خوش رتبه ای به مردم خاموش داده اند
هوش مصنوعی: در زمان افرادی که به کمال رسیدهاند، به افراد خاموش و بیسخن، مقام و ارزشی بالا داده شده است.
جویا چو موج بی سر و پایان راه عشق
دایم به لجهٔ خطر آغوش داده اند
هوش مصنوعی: در جستجوی عشق، مانند موجی بیپایان و بیسر، همواره به درون دریاچهای از خطر و چالشها فرو رفتهاند.

جویای تبریزی