گنجور

شمارهٔ ۶۸۴

به شوخی برق را راه تپش بر بال و پر بندد
به تمکین کوه را چون کوچک ابدالان کمر بندد
دل از ترک علایق کامیاب مدعا گردد
بلی این نخل چون برگش فرو ریزد ثمر بندد
فغان از موج خیز عشق کز دل تا سر مژگان
به طفل اشک صد جا ره ز خوناب جگر بندد
حلاوت تا به مغز استخوانش را فرو گیرد
کمر بر کام بخشی آنکه همچون نیشکر بندد
دلم از بسکه جویا سردمهری دیده از خوبان
سرشکم بر سر مژگان به آیین گهر بندد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به شوخی برق را راه تپش بر بال و پر بندد
به تمکین کوه را چون کوچک ابدالان کمر بندد
هوش مصنوعی: با شوخی و لطافت، برق را به گونه‌ای می‌آورد که بال و پر جان آدمی تپنده شود و کوه‌ها را نیز به نرمی و اطاعت متوجه خود می‌سازد، گویی که مانند کسی که نزدیک به کوچک‌ترین موجودات است، به آرامی آنها را در آغوش می‌گیرد.
دل از ترک علایق کامیاب مدعا گردد
بلی این نخل چون برگش فرو ریزد ثمر بندد
هوش مصنوعی: دل انسان وقتی از وابستگی‌ها رها شود و به موفقیت و خواسته‌های واقعی‌اش دست یابد، مانند نخل است که وقتی برگ‌هایش ریخته می‌شود، می‌تواند میوه دهد. این نشان‌دهنده این است که گاهی رهایی از چیزهایی که ما را محدود کرده، باعث می‌شود که واقعاً به دستاوردها و موفقیت‌های بزرگ دست پیدا کنیم.
فغان از موج خیز عشق کز دل تا سر مژگان
به طفل اشک صد جا ره ز خوناب جگر بندد
هوش مصنوعی: ای کاش از شدت عشق و احساسی که دارم، بتوانم اشک‌هایم را کنترل کنم. این عشق همچون موجی خروشان است که از دل تا سر مژه‌هایم جاری می‌شود و در هر نقطه، مانند کودکانی که از جراحات دل زخم خورده‌اند، درد و رنج تو را یادآوری می‌کند.
حلاوت تا به مغز استخوانش را فرو گیرد
کمر بر کام بخشی آنکه همچون نیشکر بندد
هوش مصنوعی: آنکه طعم شیرینی را به طور عمیق و حقیقی احساس کند، مانند نیشکری است که به کمی و بی‌نظیر بودن شهرت دارد.
دلم از بسکه جویا سردمهری دیده از خوبان
سرشکم بر سر مژگان به آیین گهر بندد
هوش مصنوعی: دل من به خاطر سردی محبت، بسیار ناراحت و غمگین است. اشک‌هایم چون مروارید بر مژگانم می‌نشینند و این احساس غم را بیشتر نشان می‌دهند.