گنجور

شمارهٔ ۶۸۳

هرگز از پیش نظر آن رخ رخشان نرود
که مرا خون دل از دیده به دامان نرود
آنکه از سینهٔ پرداغ من از مرهم رفت
هرگز از پنجهٔ گلچین به گلستان نرود
آنچه بر چاک دل امروز ز مژگان تو رفت
هرگز از پنجهٔ عاشق به گریان نرود
رفتن از خویش بود راهبر از مسلک عشق
نروی تا ز خود این راه به پایان نرود
قد رعناش چو در جلوه شود نام خدا
کو دلی کز پی آن سرو خرامان نرود
عشق و اندیشهٔ جمعیت خاطر هیهات
سر سودازدگان در پس سامان نرود
آنچه جویا به تن زار من از عشق رود
هرگز از آتش سوزان به نیستان نرود

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هرگز از پیش نظر آن رخ رخشان نرود
که مرا خون دل از دیده به دامان نرود
هوش مصنوعی: هرگز آن چهره زیبا از نظر من دور نمی‌شود، زیرا اشک‌هایم به خاطر عشق او هیچ‌گاه از چشمانم بر زمین نمی‌افتند.
آنکه از سینهٔ پرداغ من از مرهم رفت
هرگز از پنجهٔ گلچین به گلستان نرود
هوش مصنوعی: کسی که از درد عمیق من و از آرامش‌هایش رفته، هرگز به زیبایی‌های زندگی دست نخواهد یافت.
آنچه بر چاک دل امروز ز مژگان تو رفت
هرگز از پنجهٔ عاشق به گریان نرود
هوش مصنوعی: آنچه امروز از چشمان تو بر دل عاشق می‌ریزد، هیچ‌گاه از دل او پاک نخواهد شد.
رفتن از خویش بود راهبر از مسلک عشق
نروی تا ز خود این راه به پایان نرود
هوش مصنوعی: رهایی از خود و خواسته‌های شخصی، راهی است که به عشق می‌انجامد. اگر از این مسیر دور شوی، هرگز نمی‌توانی به خودت و به نتیجه نهایی برسی.
قد رعناش چو در جلوه شود نام خدا
کو دلی کز پی آن سرو خرامان نرود
هوش مصنوعی: وقتی چهره زیبا و دل‌انگیز محبوب نمایان شود، باید از خدا کمک خواست تا دلی پیدا کنیم که بخواهد به دنبالش برود و از زیبایی‌اش جدا نشود.
عشق و اندیشهٔ جمعیت خاطر هیهات
سر سودازدگان در پس سامان نرود
هوش مصنوعی: عشق و تفکر دربارهٔ جمعیت باعث نمی‌شود که افرادی که دچار خبط و اشتباه شده‌اند، بتوانند از خطاهای خود دور شوند و خود را سازماندهی کنند.
آنچه جویا به تن زار من از عشق رود
هرگز از آتش سوزان به نیستان نرود
هوش مصنوعی: هر چیزی که به خاطر عشق در دل ناتوان من به وجود می‌آید، هرگز از آتش سوزان احساسات در من کم نمی‌شود.