شمارهٔ ۶۶۶
از شور جنون هیچ کس آگاه نمی بود
گر سلسله جنبان دلم آه نمی بود
ای ضعف نمانده است مرا قوت ناله
ای وای چه می کردم اگر آه نمی بود
می داشت اگر کوکب اقبال بلندی
دستم ز سر زلف تو کوتاه نمی بود
در ملک بدن شاه نمی بود دلت را
گر نقش نگین بندهٔ درگاه نمی بود
از کاهش تن شمع صفت باک ندارم
کاش آتش بیداد تو جانکاه نمی بود
می بستی اگر دیدهٔ بینش ز دو بینی
جویا احدی پیش تو گمراه نمی بود
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از شور جنون هیچ کس آگاه نمی بود
گر سلسله جنبان دلم آه نمی بود
هوش مصنوعی: هیچ کس از شور و هیجان دیوانگی من خبر ندارد، اگر دل من آهی نمیکشید و برانگیزاننده نمیبود.
ای ضعف نمانده است مرا قوت ناله
ای وای چه می کردم اگر آه نمی بود
هوش مصنوعی: ای بیپناهی و ناتوانی در من نمانده است، فقط صدای نالهام را دارم. یادم میآید چه میشد اگر این آه و ناله نبود.
می داشت اگر کوکب اقبال بلندی
دستم ز سر زلف تو کوتاه نمی بود
هوش مصنوعی: اگر ستارهٔ بخت و اقبال من بلند بود، دیگر دست من به زلف تو نمیرسید.
در ملک بدن شاه نمی بود دلت را
گر نقش نگین بندهٔ درگاه نمی بود
هوش مصنوعی: اگر در بدن تو جایگاه شاهانهای نیست، دلت را در نظر نگیرید؛ زیرا اگر نقش نگین بندهای در درگاه نباشد، ارزش آن نیز کاهش مییابد.
از کاهش تن شمع صفت باک ندارم
کاش آتش بیداد تو جانکاه نمی بود
هوش مصنوعی: من نگران نیستم که شمع کمسو میشود، اما کاش شعلهی عشق تو اینقدر دردناک نبود.
می بستی اگر دیدهٔ بینش ز دو بینی
جویا احدی پیش تو گمراه نمی بود
هوش مصنوعی: اگر نگاه عمیق و درستی به دو بینش داشته باشی و از دیدگاههای مختلف آگاه باشی، هیچکس نمیتواند در پیش تو گمراه شود.

جویای تبریزی