شمارهٔ ۶۶۴
چو مهر دوست مرا در حریم جان تابد
به رنگ شمع ز نور دلم زبان تابد
به درد نکته سراباش! آه از سختی
که نارسیده به درگاه دل عنان تابد
چنانکه آینه تابان شود ز پرتو مهر
ز باده آن گل رخسار آنچنان تابد
به غیر داغ دل دردمند عاشق نیست
ستاره ای که در این تیره خاکدان تابد
چنانکه روی زمین روشن است از خورشید
فروغ جبههٔ صدقم بر آسمان تابد
برای گوهر یکدانهٔ دل جویا
ز پیچ و تاب دو زلف تو ریسمان تابد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو مهر دوست مرا در حریم جان تابد
به رنگ شمع ز نور دلم زبان تابد
هوش مصنوعی: زمانی که محبت دوست مانند خورشید بر جان من بتابد، روح و احساسات من نیز مانند شمعی روشن میگردد و نوری از دل من به بیرون میتاباند.
به درد نکته سراباش! آه از سختی
که نارسیده به درگاه دل عنان تابد
هوش مصنوعی: به مشکلات و ناملایمات زندگی توجه کن! افسوس بر سختیهایی که نتوانستهاند به قلب انسان نزدیک شوند و مهار خود را رها کردهاند.
چنانکه آینه تابان شود ز پرتو مهر
ز باده آن گل رخسار آنچنان تابد
هوش مصنوعی: چنانکه آینه بهخاطر نور خورشید درخشان میشود، صورت آن گل بهواسطه باده نیز همینطور میدرخشد.
به غیر داغ دل دردمند عاشق نیست
ستاره ای که در این تیره خاکدان تابد
هوش مصنوعی: در این دنیای تاریک و غمانگیز، تنها چیزی که وجود دارد و تأثیر عمیقی بر دل عاشق میگذارد، درد و سوزش ناشی از محبت است؛ مانند ستارهای که در دل این زمین تاریک میدرخشد، اما فقط دلهای دردکشیده آن را احساس میکنند.
چنانکه روی زمین روشن است از خورشید
فروغ جبههٔ صدقم بر آسمان تابد
هوش مصنوعی: به گونهای که زمین با نور خورشید روشن میشود، شکوه و صداقت من نیز همچون نوری در آسمان درخشش خواهد داشت.
برای گوهر یکدانهٔ دل جویا
ز پیچ و تاب دو زلف تو ریسمان تابد
هوش مصنوعی: برای یافتن ارزش و زیبایی دل، باید در جستجوی پیچ و تاب و زیباییهای موهای تو باشم.

جویای تبریزی