گنجور

شمارهٔ ۶۳

زخلق خوش لقب بیگانه کردی باده نوشان را
به زهر چشمی امشب آب ده پیکان مژگان را
نباشم تنگدل از فیض مشرب در گرفتاری
نهان در هر شکنج دام دارم صد بیابان را
اگر بر خوان نعمتهای معنی دسترس خواهی
زشور فکر کن شبها نمکدان چشم حیران را
ز لبخندی که کردی رو به سوی غیر از غیرت
به داغ سینهٔ من سرنگون کردی نمکدان را
به گلشن قهقه گل نالهٔ زنجیر شد جویا
نسیم آورده گویا بوی آن زلف پریشان را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زخلق خوش لقب بیگانه کردی باده نوشان را
به زهر چشمی امشب آب ده پیکان مژگان را
هوش مصنوعی: امشب با نگاهی از زهر چشم، آتش عشق را در دل باده نوشان روشن کردی و آنها را بی‌خبر از این لذت، با زیبایی و خوش‌لقبی خود مجذوب کردی.
نباشم تنگدل از فیض مشرب در گرفتاری
نهان در هر شکنج دام دارم صد بیابان را
هوش مصنوعی: اگر درگیر سختی‌ها و مشکلات باشم، نباید دل تنگ شوم، چون در عمق این سختی‌ها، من نعمت و فیضی دارم که می‌توانم از آن بهره‌مند شوم. در هر پیچ و خم زندگی، من آمادگی رو به رو شدن با چالش‌ها را دارم و می‌توانم از تمام بیابان‌ها عبور کنم.
اگر بر خوان نعمتهای معنی دسترس خواهی
زشور فکر کن شبها نمکدان چشم حیران را
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی به نعمت‌های باطنی دست یابی، شب‌ها به تفکر و تامل بپرداز و آگاهانه به دنیای درون خود بنگر.
ز لبخندی که کردی رو به سوی غیر از غیرت
به داغ سینهٔ من سرنگون کردی نمکدان را
هوش مصنوعی: با لبخندت به کسی غیر از من، غیرت من را به شدت جریحه‌دار کردی و درد عمیقی بر دل من نشاندی.
به گلشن قهقه گل نالهٔ زنجیر شد جویا
نسیم آورده گویا بوی آن زلف پریشان را
هوش مصنوعی: در باغ پر زهره، صدای ناله‌ای به گوش می‌رسد. گویا نسیم، عطر زلف پریشان محبوب را به همراه آورده است.