گنجور

شمارهٔ ۵۱

ز سوزنامهٔ من سوخت بال و پر کبوتر را
چو قمری آتش من ساخت خاکستر کبوتر را
چو دریایی که باشد موجزن، از شوق کوی او
به تن بال پریدن می شود هر پر کبوتر را
زشوق نامه ام بر خاک بیتابی تپیدنها
زبال و پر مرقع می کند در بر کبوتر را
چنان خوناب حسرت می چکد دایم زمکتوبم
که هر پرگشته چون مژگان عاشق تر کبوتر را
زشرح زهر غم جویا عجب نبود زمکتوبم
که سازد همچو طوطی سبز پا تا سر کبوتر را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز سوزنامهٔ من سوخت بال و پر کبوتر را
چو قمری آتش من ساخت خاکستر کبوتر را
هوش مصنوعی: از درد و اندوهی که در دل دارم، پر و بال کبوترهم سوخته و مانند قمری، آتش من به خاکستر کبوتر تبدیل شده است.
چو دریایی که باشد موجزن، از شوق کوی او
به تن بال پریدن می شود هر پر کبوتر را
هوش مصنوعی: مثل دریایی که همیشه موج‌زنان است، به خاطر عشق به خانه او، هر کبوتر پرنده ای می‌شود که می‌خواهد پرواز کند.
زشوق نامه ام بر خاک بیتابی تپیدنها
زبال و پر مرقع می کند در بر کبوتر را
هوش مصنوعی: از شوقی که نامه‌ام را بر خاک می‌نویسد، حال بی‌تابی و تپش‌های دل، بال و پر کبوتر را می‌سازد.
چنان خوناب حسرت می چکد دایم زمکتوبم
که هر پرگشته چون مژگان عاشق تر کبوتر را
هوش مصنوعی: حسرتی عمیق و دائمی بر دل من نشسته که شبیه اشک‌هایی است که از چشمان عاشق می‌ریزد و مانند پرهای پرنده‌ای گشته، نشان‌دهنده‌ی عشق و longing در من است.
زشرح زهر غم جویا عجب نبود زمکتوبم
که سازد همچو طوطی سبز پا تا سر کبوتر را
هوش مصنوعی: این بیت به بیان احساسات و اندوه شاعر اشاره دارد. شاعر از مرگ و محنت زندگی سخن می‌گوید و به نوعی به رنج و غمی که بر او حاکم است، اشاره می‌کند. او در توصیف حال خود از طوطی و کبوتر استفاده می‌کند تا تضاد بین شادی و غم را به تصویر بکشد. به طور کلی، می‌توان گفت که شاعر در جستجوی معنایی برای آلام خود است و از آنچه که بر او گذشته به شدت متاثر است.