گنجور

شمارهٔ ۴۸

به خون دیدهٔ حسرت سر رشته اند مرا
زسوز عشق نکویان برشته اند مرا
ندیده رنگ رخم روی سرخیی هرگز
خط جبین مگر از زر نوشته اند مرا
همیشه بسته لب از عیب مردمان باشم
برای بخیهٔ این زخم رشته اند مرا
جواب آن غزل «فکرت» است این جویا
‏«چو صفحهٔ غلط از سر نوشته اند مرا»‏

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به خون دیدهٔ حسرت سر رشته اند مرا
زسوز عشق نکویان برشته اند مرا
هوش مصنوعی: چشم‌های پر از اشک حسرت به من چنگ انداخته‌اند و از سوز عشقی که به زیبایی‌ها دارم، مرا به بند کشیده‌اند.
ندیده رنگ رخم روی سرخیی هرگز
خط جبین مگر از زر نوشته اند مرا
هوش مصنوعی: من هرگز نشانی از رنگ رخسارم ندیده‌ام، مگر خطی که بر پیشانیم نوشته‌اند و آن هم به زر و طلاست.
همیشه بسته لب از عیب مردمان باشم
برای بخیهٔ این زخم رشته اند مرا
هوش مصنوعی: همیشه تلاش می‌کنم که درباره عیب‌های دیگران سخنی نگویم، زیرا خودم زخم‌هایی دارم که برای درمان آن‌ها به احتیاط نیاز دارم.
جواب آن غزل «فکرت» است این جویا
‏«چو صفحهٔ غلط از سر نوشته اند مرا»‏
هوش مصنوعی: در اینجا گوینده بیان می‌کند که مانند صفحه‌ای که اشتباه نوشته شده است، احساس می‌کند که زندگی‌اش از روی اشتباهاتش شکل گرفته. او به نوعی به گذشته و افکارش اشاره می‌کند و نشان می‌دهد که تحت تاثیر خطاها و تصمیمات نادرستش قرار دارد.