گنجور

شمارهٔ ۴۱۳

بس که از حیرت به جا در اول رفتار ماند
می توان رنگ از رخم چون گرد از دامن فشاند
ساقی امشب کوتهی در دادن پیمانه کرد
ورنه از خود رفتنم آخر به جایی می رساند
بسکه لعل آبدار او لطیف آید به چشم
می توان از پرده های دیده این می را چکاند
با نسیم امروز اعجاز دم روح اللهیست
از مزار ما کف خاکی به دامانش رساند
آنکه شد جویا سبکبار علایق چون مسیح
توسن اقبال را در ساحت گردون جهاند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بس که از حیرت به جا در اول رفتار ماند
می توان رنگ از رخم چون گرد از دامن فشاند
هوش مصنوعی: به خاطر شگفتی و حیرتی که در ابتدا به من دست داده، آن‌چنان مبهوت و متحیر مانده‌ام که می‌توانم رنگ رخسارم را به راحتی از جسمم جدا کنم، مانند گردی که از دامن می‌افتد.
ساقی امشب کوتهی در دادن پیمانه کرد
ورنه از خود رفتنم آخر به جایی می رساند
هوش مصنوعی: امشب ساقی در دادن شراب بی‌حالی می‌کند و اگر این حال ادامه پیدا کند، به زودی از خودم دور می‌شوم و به جایی خواهم رسید.
بسکه لعل آبدار او لطیف آید به چشم
می توان از پرده های دیده این می را چکاند
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و درخشندگی بسیار زیاد دندان‌های او، به‌گونه‌ای که هر نگاهی را به خود جلب می‌کند، می‌توان از موی او مانند مسیر چشمانمان، شراب را چکاند.
با نسیم امروز اعجاز دم روح اللهیست
از مزار ما کف خاکی به دامانش رساند
هوش مصنوعی: امروز نسیمی وزیده که نشان از روح هدایت و الهام دارد، و این نسیم خاکی که از مزار ما بلند شده، به دامن خویش می‌برد.
آنکه شد جویا سبکبار علایق چون مسیح
توسن اقبال را در ساحت گردون جهاند
هوش مصنوعی: کسی که به دنبال حقیقت و شناخت است، همچون پیامبر مسیح، از بار سنگین وابستگی‌ها رها شده و موفقیت و شانس خود را در آسمان جست‌وجو می‌کند.