گنجور

شمارهٔ ۳۹۹

هر کس شود اسیر تو بالا بلند شوخ
از خود رود به دوش فغان چون پسند شوخ
بیرون کسی ز دائرهٔ حکم زلف نیست
برگردن که حلقه نزد این کمند شوخ
ترسم که چون نبات لبش را دهد گداز
ترخنده های آن صنم نوش خند شوخ
شلاق تر زنرگس بیمار او کجاست
خواهی اگر مصاحبت دردمند شوخ
از باد پای عمر مجو آرمیدگی
جویا عنان گسسته رود این سمند شوخ

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر کس شود اسیر تو بالا بلند شوخ
از خود رود به دوش فغان چون پسند شوخ
هوش مصنوعی: هر کسی که در دام زیبایی و سرکشی‌های تو گرفتار شود، نمی‌تواند خود را از غم و ناله رهایی بخشد، چون تو همیشه در حال جلب توجه و شگفتی هستی.
بیرون کسی ز دائرهٔ حکم زلف نیست
برگردن که حلقه نزد این کمند شوخ
هوش مصنوعی: هیچ‌کس خارج از دایرهٔ قدرت و تسلط زلف محبوب نیست؛ زیرا هیچ‌کس نمی‌تواند از این دام شاداب و دلربا بگریزد.
ترسم که چون نبات لبش را دهد گداز
ترخنده های آن صنم نوش خند شوخ
هوش مصنوعی: هراس دارم که وقتی لبش را به من بدهد، عواطف و زیبایی‌های آن معشوقه‌ی خوش‌خند به من لطمه بزند.
شلاق تر زنرگس بیمار او کجاست
خواهی اگر مصاحبت دردمند شوخ
هوش مصنوعی: عشق و محبت واقعی گاهی می‌تواند با درد و رنج همراه باشد. اگر به دنبال رفاقت و هم‌نوازی با افرادی هستی که در دلشان غم و درد دارند، باید به درد آن‌ها احترام بگذاری و با آن‌ها همراه شوی.
از باد پای عمر مجو آرمیدگی
جویا عنان گسسته رود این سمند شوخ
هوش مصنوعی: از وزش باد زمان نترس و نگران نباش، چرا که عمر به سرعت می‌گذرد و باید با شجاعت و نشاط به زندگی ادامه دهی. هرگز اجازه نده که افسردگی تو را ضعیف کند، بلکه مانند یک اسب چالاک و سریع، به پیش برو.