گنجور

شمارهٔ ۳۶

بیا از قید بیدردی دمی آزاد کن ما را
ز درد ساغر غم ای محبت شاد کن ما را
نوشتم در وصیت نامهٔ طومار آه خود
که صیدی را به خون غلطان چو بینی یاد کن ما را
خمارم رهبر دشت فنا گردید ای ساقی
کرم فرما و از ته جرعه ای ایجاد کن ما را
خراب رنجش بیجا شده معمورهٔ طاقت
بیفشان گرد کلفت از دل و آباد کن ما را
خماره باده غفلت فراوان درد سر دارد
زسر جوش ندامت ساغری امداد کن ما را
سراغ ما نمی یابی مگر در وادی عنقا
زخود رفتن به هر جا می رسی فریاد کن ما را!‏

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بیا از قید بیدردی دمی آزاد کن ما را
ز درد ساغر غم ای محبت شاد کن ما را
هوش مصنوعی: بیا چند لحظه‌ای ما را از بی‌احساسی رها کن. ای محبت، ما را از درد و غم نجات بده و شادمان کن.
نوشتم در وصیت نامهٔ طومار آه خود
که صیدی را به خون غلطان چو بینی یاد کن ما را
هوش مصنوعی: در نوشته‌ای که به جا گذاشته‌ام، به یاد کسی که به خون خود آغشته شده است، سفارش کرده‌ام که وقتی او را دیدی، به یاد ما نیز باشی و ما را فراموش نکنی.
خمارم رهبر دشت فنا گردید ای ساقی
کرم فرما و از ته جرعه ای ایجاد کن ما را
هوش مصنوعی: من غمگین و سرگشته‌ام، ای ساقی مهربان! لطفاً برایم جرعه‌ای بیاور تا از این حالت خارج شوم و نجات پیدا کنم.
خراب رنجش بیجا شده معمورهٔ طاقت
بیفشان گرد کلفت از دل و آباد کن ما را
هوش مصنوعی: درد و رنج بی‌موردی که ایجاد شده، باعث ویرانی و نابودی شده است. پس از دل خود زحمت‌های سنگین را بینداز و ما را دوباره آباد کن.
خماره باده غفلت فراوان درد سر دارد
زسر جوش ندامت ساغری امداد کن ما را
هوش مصنوعی: بیدار شدن از خواب غفلت و غرق شدن در شراب می‌تواند مشکلات زیادی به همراه داشته باشد. ما نیاز داریم که از کسی کمک بگیریم تا در این شرایط به ما یاری رساند.
سراغ ما نمی یابی مگر در وادی عنقا
زخود رفتن به هر جا می رسی فریاد کن ما را!‏
هوش مصنوعی: تنها در دنیای خاصی می‌توان ما را پیدا کرد، و اگر می‌خواهی به ما برسی، باید به درون خودت بروی و در هر جای که هستی، صدای ما را بلند و شفاف فریاد کن!