گنجور

شمارهٔ ۳۴

نیست باکی زآتش سودا دل شوریده را
کی هراس از برق باشد کشت آفت دیده را
تهمت آلود علایق چون شود عزلت گزین؟
گرد ره کی می نشیند دامن برچیده را؟
حلقه های دود آهم می شود قلاب دل
در نظر آرم چو آن مژگان برگردیده را
کی شوم روشن سواد زلف او از دیدنی
کس به یک خواندن نفهمد معنی پیچیده را
چشم خواب آلود او را سرمه بیهوشی فزود
خامشی افسانه باشد فتنهٔ خوابیده را

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نیست باکی زآتش سودا دل شوریده را
کی هراس از برق باشد کشت آفت دیده را
هوش مصنوعی: آتش عشق و شوریدگی برای دل آشفته، ترسی ندارد. چگونه می‌تواند از درخشش برق بترسد زمانی که امکان نابودی‌اش را به وجود آورده است؟
تهمت آلود علایق چون شود عزلت گزین؟
گرد ره کی می نشیند دامن برچیده را؟
هوش مصنوعی: چطور می شود کسی که از چیزهای نامناسب دوری کرده، به خاطر رابطه های نادرست مورد اتهام قرار گیرد؟ کسی که عزلت و دوری از اجتماع را انتخاب کرده، چرا باید در مسیر زندگی به دام روابط پیچیده بیفتد؟
حلقه های دود آهم می شود قلاب دل
در نظر آرم چو آن مژگان برگردیده را
هوش مصنوعی: دودهایی که از آهم برمی‌خیزد، مانند حلقه‌هایی می‌شوند که دل من را در بر می‌گیرند، و من در نگاه خودم آن را مثل مژگانی که به‌طرز خاصی تاب می‌خورد، تصور می‌کنم.
کی شوم روشن سواد زلف او از دیدنی
کس به یک خواندن نفهمد معنی پیچیده را
هوش مصنوعی: چگونه می‌توانم در سایه‌ی زلف او روشن شوم، در حالی که هیچ‌کس با یک نگاه نمی‌تواند معنی این پیچیدگی را درک کند؟
چشم خواب آلود او را سرمه بیهوشی فزود
خامشی افسانه باشد فتنهٔ خوابیده را
هوش مصنوعی: چشم خواب آلود او به دلیل بیهوشی بیشتر، چشمانش مانند سرمه شده است و خاموشی و سکوت به مانند یک داستان افسانه‌ای، فتنه و آشوبی که در خواب است را بیان می‌کند.