گنجور

شمارهٔ ۳۳۷

ناخنی گر می زند بر دل نوای سازهاست
گر بود حسنی نهان در پردهٔ آوازهاست
پنبهٔ غفلت اگر برداری از گوش دلت
هر گیاهی کز زمین روید زبان رازهاست
گرچه چون سنگ از گرانجانی زمینگیرم ولی
چون شرر هر قطره خونم را جدا پروازهاست
بر نگاهم می زند از پلک و مژگان پشت دست
چشم شوخش را به ما در خواب مستی نازهاست
از غبار تربت ما چشم می پوشی بناز
نرگس مست ترا با ما هنوز اندازهاست
کی رسد جویا به پایان شرح بیداد غمش
عشق را انجام کار آبستن آغازهاست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ناخنی گر می زند بر دل نوای سازهاست
گر بود حسنی نهان در پردهٔ آوازهاست
هوش مصنوعی: اگر ناخنی بر دل بخورد، صدای سازها به گوش می‌رسد. اگر زیبایی مخفی در آوازها وجود داشته باشد، آن را در پرده‌ها می‌توان یافت.
پنبهٔ غفلت اگر برداری از گوش دلت
هر گیاهی کز زمین روید زبان رازهاست
هوش مصنوعی: اگر پردهٔ غفلت را از دل برداری، هر گیاهی که از زمین رشد کند، رازهایی برای گفتن دارد.
گرچه چون سنگ از گرانجانی زمینگیرم ولی
چون شرر هر قطره خونم را جدا پروازهاست
هوش مصنوعی: هرچند که به خاطر مشکلات و سختی‌ها مانند سنگی به زمین افتاده‌ام، اما همچنان مانند جرقه‌ای از هر قطره خونم، توانایی پرواز و آزادی دارم.
بر نگاهم می زند از پلک و مژگان پشت دست
چشم شوخش را به ما در خواب مستی نازهاست
هوش مصنوعی: نگاه زیبای او از زیر پلک و مژگانش به من می‌تابد، و چشمانش مانند خواب ناز و دلپذیری بر من تأثیر می‌گذارد.
از غبار تربت ما چشم می پوشی بناز
نرگس مست ترا با ما هنوز اندازهاست
هوش مصنوعی: اگر از غبار مزار ما چشم‌پوشی، نرگس خوش‌عطر و سرمست هنوز به ما نگاه می‌کند.
کی رسد جویا به پایان شرح بیداد غمش
عشق را انجام کار آبستن آغازهاست
هوش مصنوعی: کی کسی می‌تواند به انتهای داستان درد و رنج ناشی از عشق برسد؟ زیرا عشق هرگز به انتهایش نمی‌رسد و همواره در آغاز چیزهای جدید است.