گنجور

شمارهٔ ۳۳۱

از لقای مه تسلی دیدهٔ مهجور نیست
الفتی این زخم را با مرهم کافور نیست
هر چه در هر جا نباشد تحفه بودن را سزاست
در جناب کبریا جز عجوز ما منظور نیست
بادهٔ پرزور نتواند زجا بردار دم
چون کنم کز ضعف رفتن از خودم مقدور نیست
از شکفتن در بهار زندگی بی بهره است
هر کرا زخم دلش مانند گل ناسور نیست
هر قدر بیگانه تر معنی به دل نزدیک تر
یار اگر دوری گزیند از بر ما دور نیست
شعلهٔ آواز چون دل را بر آتش می کشد
حسن شوخی در پس این پرده گر مستور نیست
پیش آن کو یافت جویا نشئهٔ بیداد عشق
فرقی از خون جگر تا بادهٔ انگور نیست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از لقای مه تسلی دیدهٔ مهجور نیست
الفتی این زخم را با مرهم کافور نیست
هوش مصنوعی: دیدن روی محبوب برای دل تنها و غم دیده آسان نیست و این درد را نمی‌توان با مرهمی معمولی درمان کرد.
هر چه در هر جا نباشد تحفه بودن را سزاست
در جناب کبریا جز عجوز ما منظور نیست
هوش مصنوعی: هر چیزی که در هر مکان و زمانی وجود نداشته باشد، شایسته‌ی تقدیر و احترام است. در حضور خداوند، تنها از پیرزن ما سخن به میان آمده است.
بادهٔ پرزور نتواند زجا بردار دم
چون کنم کز ضعف رفتن از خودم مقدور نیست
هوش مصنوعی: نمی‌توانم به خاطر قدرت باده از جایی حرکت کنم؛ چون به خاطر ضعف، نمی‌توانم از خودم بیرون بروم.
از شکفتن در بهار زندگی بی بهره است
هر کرا زخم دلش مانند گل ناسور نیست
هوش مصنوعی: هر کسی که زخم دلش مانند گل ناسور نباشد، از شکوفایی و زیبایی بهار زندگی برخوردار نخواهد بود.
هر قدر بیگانه تر معنی به دل نزدیک تر
یار اگر دوری گزیند از بر ما دور نیست
هوش مصنوعی: هرچه معنای کلمات برای ما غریب‌تر باشد، احساس نزدیکی بیشتری به آن پیدا می‌کنیم. اگر یار از ما فاصله بگیرد، اما او هرگز از دل ما دور نخواهد بود.
شعلهٔ آواز چون دل را بر آتش می کشد
حسن شوخی در پس این پرده گر مستور نیست
هوش مصنوعی: صدا و آواز مانند شعله‌ای است که دل را می‌سوزاند. اگر حسن و زیبایی در پس این پرده پنهان باشد، نباید نگران شد که از نظرها دور است.
پیش آن کو یافت جویا نشئهٔ بیداد عشق
فرقی از خون جگر تا بادهٔ انگور نیست
هوش مصنوعی: در برابر کسی که حقیقت را می‌جوید، تفاوتی میان درد و رنج عاشقانه و لذت ناشی از نوشیدن انگور وجود ندارد.