شمارهٔ ۳۳۰
برخاک آنچه از مژهٔ ما چکیده است
صد آنقدر به دامن دل واچکیده است
صد چشمه ام ز هر بن مو جوش میزند
خون جگر ز دیده نه تنها چکیده است
پیوسته در نهاد زمین شور قلزم است
بر خاک اشک از مژه ام تا چکیده است
شرمنده ام که خون دل بی ادب چرا
بر دامنش ز زلف چلیپا چکیده است
فریاد از فراق تو کز چشم تر مرا
در هر فشردن مژه دریا چکیده است
موج میست لعل تو یا بال مرغ روح
یا قطره خون که از دل جویا چکیده است
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
برخاک آنچه از مژهٔ ما چکیده است
صد آنقدر به دامن دل واچکیده است
هوش مصنوعی: از چشمان ما اشکهایی بر زمین ریخته که اگر جمع شود، به اندازهٔ صد برابر آنچه در دلمان است، خواهد بود.
صد چشمه ام ز هر بن مو جوش میزند
خون جگر ز دیده نه تنها چکیده است
هوش مصنوعی: این روزها درد و غم زیادی را تجربه میکنم، به طوری که اشکهایم به مانند چشمههایی از درونم جاری شدهاند. احساسات عمیق و تلخی از دلتنگی و رنج وجودم را پر کرده و گویی عمق این احساسات تنها در اشکهایم نمایان است.
پیوسته در نهاد زمین شور قلزم است
بر خاک اشک از مژه ام تا چکیده است
هوش مصنوعی: زمین همیشه در زیر سطح خود، شور و شوقی دارد و از چشمان من اشکهایی بر روی خاک میریزد.
شرمنده ام که خون دل بی ادب چرا
بر دامنش ز زلف چلیپا چکیده است
هوش مصنوعی: متاسفم که به خاطر رفتار ناپسند خود، اشک و غم دلم بر لباس او ریخته است.
فریاد از فراق تو کز چشم تر مرا
در هر فشردن مژه دریا چکیده است
هوش مصنوعی: درد و عذابی که از دوری تو به من رسیده، با هر بار پلک زدن، اشکهای من مثل دریایی در حال جاری شدن است.
موج میست لعل تو یا بال مرغ روح
یا قطره خون که از دل جویا چکیده است
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و لطافت چیزهایی اشاره دارد که میتوانند نماد عشق و احساسات عمیق باشند. شاعر به نوعی با استفاده از تصویرهایی مانند موجی از لعل، بال مرغ روح و قطرهای از خون، احساسی تند و عاطفی را بیان میکند که به نظر میرسد از دل و جان برمیخیزد و نشاندهندهی درد و زیبایی توامان است. این توصیفها احساساتی را به وجود میآورند که نشاندهندهی ارتباط عمیق فرد با معشوق یا احوالات درونی او هستند.

جویای تبریزی