گنجور

شمارهٔ ۳۲۴

تویی که موج می ناب ارغوان لب تست
خمیرمایهٔ صبح بهار غبغب تست
به شمع بزم از آن تا به کشتنم همراه
که شوخ چشم برای چه مونس شب تست
زمانه از تو فتاده به تاب و تب شب و روز
که ماه از تو به تابست و مهر در تب تست
چسان کنم گله ات کز وفور یکرنگی
زبان من نسراید جز آنچه مطلب تست
به خواب فیض شبستان زندگی ندهی
که صبح محشر جویا سحرگه شب تست

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تویی که موج می ناب ارغوان لب تست
خمیرمایهٔ صبح بهار غبغب تست
هوش مصنوعی: تو همان کسی هستی که موجی از شراب قرمز در لبان خوش بوی تو جاری است و صبح بهار به خاطر وجود تو به طراوت و تازگی رسیده است.
به شمع بزم از آن تا به کشتنم همراه
که شوخ چشم برای چه مونس شب تست
هوش مصنوعی: در جمع خوشی‌ها، به شمع اشاره کن که تا زمان مرگ برایم مهم است، زیرا زیبایی چشم تو دلیل شب‌زنده‌داری من است.
زمانه از تو فتاده به تاب و تب شب و روز
که ماه از تو به تابست و مهر در تب تست
هوش مصنوعی: دنیا از حال و هوای تو بی‌قرار است، شب و روز که ماه در زیبایی تو می‌درخشد و مهر به خاطر تو دلتنگ است.
چسان کنم گله ات کز وفور یکرنگی
زبان من نسراید جز آنچه مطلب تست
هوش مصنوعی: چگونه می‌توانم از تو شکایت کنم، در حالی که زبان من به خاطر وفور صداقت و یکرنگی تنها آنچه را که می‌خواهی بیان می‌کند؟
به خواب فیض شبستان زندگی ندهی
که صبح محشر جویا سحرگه شب تست
هوش مصنوعی: اگر به خواب خوشی در زندگی نروی، در روز قیامت از تو خواهند پرسید که شب در چه حال بودی.