گنجور

شمارهٔ ۳۱۳

بر آفتاب عارض او خال مشکبوست
یا نافهٔ فتاده زآهوی چشم اوست
یادت بخیر باد که مینای دل مرا
چون غنچه از خیال تو لبریز رنگ و بوست
شوقی ز هر سوی بدلم رو نهاده است
در شیشه این می شفقی خوشتر از کدوست
کس را به خوبی خط رخسار او چه حرف
آری هر آنچه سر زند از نیکوان نکوست
جویا مجو زمردم خودبین یگانگی
مردم که دارد آینه در پیش رو دو روست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بر آفتاب عارض او خال مشکبوست
یا نافهٔ فتاده زآهوی چشم اوست
هوش مصنوعی: بر روی صورتش لکه‌ای چون مشک وجود دارد یا به مانند نافه‌ای است که از آهوی چشمانش افتاده است.
یادت بخیر باد که مینای دل مرا
چون غنچه از خیال تو لبریز رنگ و بوست
هوش مصنوعی: یادت به خیر که یاد تو مانند غنچه دل مرا پر از رنگ و رایحه کرده است.
شوقی ز هر سوی بدلم رو نهاده است
در شیشه این می شفقی خوشتر از کدوست
هوش مصنوعی: احساس شوق و شادی از هر طرف به دلم راه یافته است. در این شیشه، نوشیدنی قرمز رنگی وجود دارد که نسبت به چیزهای دیگر، خوشمزه‌تر و دلپذیرتر است.
کس را به خوبی خط رخسار او چه حرف
آری هر آنچه سر زند از نیکوان نکوست
هوش مصنوعی: هرگز نمی‌توان به خوبی چهره کسی چیزی گفت، زیرا هر آنچه از نیکوکاران سر بزند، نیکو و خوب است.
جویا مجو زمردم خودبین یگانگی
مردم که دارد آینه در پیش رو دو روست
هوش مصنوعی: به دنبال خودت نباش، زیرا یگانگی مردم او را از تو جدا می‌کند. آینه‌ای که در پیش‌رو داری، همواره دو روی متفاوت را نشان می‌دهد.