گنجور

شمارهٔ ۳

چنان به پیش فلک نالم از غمت شب‌ها
که خون دل می‌چکد از دیده‌های کوکب‌ها
چو بسته خون دلم را به خویش می‌آرد
برای خنده گشایم اگر ز هم لب‌ها
نگاه برق گذارش چو شمع دل‌ها گشت
شرار شعلهٔ آهم شده است کوکب‌ها
دلم ز سختی ره ناله می‌کند چو جرس
که سنگ راه طلب گشته است مطلب‌ها
نمی‌کشم دم گرمی به کام دل جویا
ز ترس ریزش این آبگینهٔ قالب‌ها

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چنان به پیش فلک نالم از غمت شب‌ها
که خون دل می‌چکد از دیده‌های کوکب‌ها
هوش مصنوعی: در شب‌ها آن‌قدر از عشق و غم تو ناله می‌کنم که اشک‌هایم مانند خون دل از چشمان ستاره‌ها می‌چکد.
چو بسته خون دلم را به خویش می‌آرد
برای خنده گشایم اگر ز هم لب‌ها
هوش مصنوعی: وقتی که دل من از غم پر است، کسی با خود می‌آورد که برای خندیدن لب‌ها را از هم باز کنم.
نگاه برق گذارش چو شمع دل‌ها گشت
شرار شعلهٔ آهم شده است کوکب‌ها
هوش مصنوعی: وقتی که نگاه او از کنار ما می‌گذرد، مانند شمعی می‌سوزد و باعث شعله‌ور شدن احساساتمان می‌شود. این اتفاق برای ستاره‌ها نیز پیش آمده و آن‌ها تحت تأثیر قرار گرفته‌اند.
دلم ز سختی ره ناله می‌کند چو جرس
که سنگ راه طلب گشته است مطلب‌ها
هوش مصنوعی: دل من از دشواری‌های مسیر به شدت شکایت می‌کند، مانند صدای زنگ که در سختی و سنگلاخی راه به صدا در می‌آید و نشان‌دهنده مشکلاتی است که در تلاش برای رسیدن به مقصود وجود دارد.
نمی‌کشم دم گرمی به کام دل جویا
ز ترس ریزش این آبگینهٔ قالب‌ها
هوش مصنوعی: من به خاطر ترس از خراب شدن این شیشه‌های زیبا، دمی از زندگی را نمی‌کشم و از لذت آن نمی‌برم.