گنجور

شمارهٔ ۲۹۸

شکرین لعل او مکیدهٔ ماست
کوچهٔ زلف او دویدهٔ ماست
یار ما آمد و صفا آورد
بادهٔ بی غش رسیدهٔ ماست
مزهٔ ما دل کباب بس است
اشک خونین می چکیدهٔ ماست
وحشت ما فزون زمجنون است
جیب عریان تنی دریدهٔ ماست

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شکرین لعل او مکیدهٔ ماست
کوچهٔ زلف او دویدهٔ ماست
هوش مصنوعی: دهان شیرین او، شهدی است که ما در آن غرق شده‌ایم و خیابان‌های زلف او، جاده‌هایی است که ما در آنها سرگردان هستیم.
یار ما آمد و صفا آورد
بادهٔ بی غش رسیدهٔ ماست
هوش مصنوعی: دوست ما آمد و شادی و خوشحالی به همراه آورده است، نوشیدنی خالص و بدون نقص که از آن ماست.
مزهٔ ما دل کباب بس است
اشک خونین می چکیدهٔ ماست
هوش مصنوعی: مزهٔ دل ما به اندازهٔ کباب دل‌چسب است و اشک‌های خونین ما به خوبی نشان‌دهندهٔ عمق احساسات ماست.
وحشت ما فزون زمجنون است
جیب عریان تنی دریدهٔ ماست
هوش مصنوعی: ترس و اضطراب ما بیشتر از جنون است، مانند جیب خالی که بدنی زخمی را در بر گرفته است.