گنجور

شمارهٔ ۲۸۹

از آن، شکفتگی ای بی تو گل به باغ نداشت
که جام لاله بجز درد در ایاغ نداشت
کدام قطرهٔ اشکم فرو چکید از چشم
که آب و رنگ گل آتشین داغ نداشت
بسان شمع ترا پای تا بسر فرسود
چون در تو بود عیان اینقدر سراغ نداشت
شدیم بی تو سراسر رو چمن چو نسیم
گلی نبود که مانند لاله داغ نداشت

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از آن، شکفتگی ای بی تو گل به باغ نداشت
که جام لاله بجز درد در ایاغ نداشت
هوش مصنوعی: بدون حضور تو، هیچ گلی در باغ زیبایی نداشت و لیوان لاله هم جز غم و دردی در دل خود نداشت.
کدام قطرهٔ اشکم فرو چکید از چشم
که آب و رنگ گل آتشین داغ نداشت
هوش مصنوعی: کدام یک از اشک‌هایم از چشمانم پایین افتاده که رنگ و بوی گل آتشین را نداشته باشد و سرد باشد؟
بسان شمع ترا پای تا بسر فرسود
چون در تو بود عیان اینقدر سراغ نداشت
هوش مصنوعی: مانند شمع، من از پا تا سر به خاطر تو خسته و فرسوده شدم، چون که عشق و وجود تو به وضوح در دل من مشهود بود، اما به اندازه‌ای که باید، به راستی از تو خبر نداشتم.
شدیم بی تو سراسر رو چمن چو نسیم
گلی نبود که مانند لاله داغ نداشت
هوش مصنوعی: بدون تو، تمام وجود ما مانند چمنی است که فقط نسیم در آن وزیده و هیچ گلی پیدا نمی‌شود که مانند لاله، احساس داغ و عاطفه را به ما منتقل کند.