شمارهٔ ۲۸۴
به آب و تاب حسنش عشقباز است
دلم چون شمع در سوز و گداز است
دل تنگ از تماشایش گشادید
نگاه ما کلید قفل راز است
نماید آب و تاب حسن او را
شکست رنگ ما آیینه ساز است
خیالی در برم دوش آتش افروخت
هنوزم شیشهٔ دل در گداز است
شمارهٔ ۲۸۳: خوش است بوسه بر آن لعل خط دمیده خوش استشمارهٔ ۲۸۵: تا چمن از جلوه ات رشک جنان گردیده است
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به آب و تاب حسنش عشقباز است
دلم چون شمع در سوز و گداز است
هوش مصنوعی: دل من به خاطر زیبایی او مانند شمعی در حال سوختن و ذوب شدن است و این عشق را با شور و حرارت تجربه میکند.
دل تنگ از تماشایش گشادید
نگاه ما کلید قفل راز است
هوش مصنوعی: چشمان ما با دیدن او از دلتنگی آزاد شد و از آنجا که نگاه ما به او افتاد، به رازهای پنهان او دست پیدا کردیم.
نماید آب و تاب حسن او را
شکست رنگ ما آیینه ساز است
هوش مصنوعی: زیبایی او آنچنان تاثیرگذار است که رنگ و حالات ما را تحت تأثیر قرار میدهد و ما به مانند آینهای میشویم که زیبایی او را منعکس میکند.
خیالی در برم دوش آتش افروخت
هنوزم شیشهٔ دل در گداز است
هوش مصنوعی: دیشب فکر و خیالی در وجودم شعلهور شد و هنوز قلبم مانند شیشهای در حال ذوب شدن است.

جویای تبریزی