گنجور

شمارهٔ ۲۷۷

کوکب بخت سیه روزان مدام افسرده است
خال بر رخسارهٔ سبزان چراغ مرده است
بسکه می پیچد به خود از تیره روزیهای من
شام هجران سایهٔ آن زلف برهم خورده است
سرود نوخیز تو تا بیرون خرامید از چمن
برگ برگ غنچه اش لخت دل آزرده است
ظاهرا از روزن آیینه خود را دیده ای
یا ز رویت رنگ سیلاب طراوت برده است
قدرت آن کو که بردارم نگه از عارضش
بسکه بر رخسار او از شوق پا افشرده است
مخزن اسرار یزدان را شده گنجینه دار
در جهان هر کسی دلی جویا به دست آورده است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کوکب بخت سیه روزان مدام افسرده است
خال بر رخسارهٔ سبزان چراغ مرده است
هوش مصنوعی: ستارهٔ خوشبختی کسانی که روزگارشان تیره است، همیشه در حال اندوه است. و داغی بر صورت سبزها، مانند چراغی خاموش می‌باشد.
بسکه می پیچد به خود از تیره روزیهای من
شام هجران سایهٔ آن زلف برهم خورده است
هوش مصنوعی: به خاطر سختی‌های زندگی‌ام، سایه‌ی موهای بهم‌ریخته‌ی آن محبوب در دوری و جدایی‌ام، هر روز بیشتر و بیشتر بر من سنگینی می‌کند.
سرود نوخیز تو تا بیرون خرامید از چمن
برگ برگ غنچه اش لخت دل آزرده است
هوش مصنوعی: وقتی آواز تازه‌ی تو به گوش رسید و از باغ خارج شد، هر شاخه و هر غنچه‌اش دلی آزرده و رنجیده داشت.
ظاهرا از روزن آیینه خود را دیده ای
یا ز رویت رنگ سیلاب طراوت برده است
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که یا از طریق آینه به خودت نگاه کرده‌ای، یا زیبایی چهره‌ات باعث شده که رنگ آبی جریان آب تازه بشود.
قدرت آن کو که بردارم نگه از عارضش
بسکه بر رخسار او از شوق پا افشرده است
هوش مصنوعی: کسی که بتواند نگاهم را از چهره‌اش بردارم، باید بسیار توانا باشد؛ زیرا از شدت شوق، پایم به زمین فشرده شده است.
مخزن اسرار یزدان را شده گنجینه دار
در جهان هر کسی دلی جویا به دست آورده است
هوش مصنوعی: در جهان، هر کسی که دلش را به جستجوی حقیقت و رازهای الهی معطوف کرده، توانسته است به گنجینه‌ای از دانش و بصیرت دست یابد.