شمارهٔ ۲۷۳
دل افروخته را آفت افسردن نیست
هر کرا زنده به عشق است غم مردن نیست
کرد گردآوری خود دلم از پهلوی صبر
کار گرداب به جز گریه فرو خوردن نیست
بر جگر گوشهٔ دل داغ اسیری مپسند
ستمی سخت تر از معنی کس بردن نیست
این بساطی که زامید فروچیده دلت
پیش ارباب نظر قابل گستردن نیست
هوسم دست به پستان تو یکبار نیافت
این اناریست که در پنجه افشردن نیست
غافلان را نبود فکر مآلی جویا
گل تصویر در اندیشهٔ پژمردن نیست
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل افروخته را آفت افسردن نیست
هر کرا زنده به عشق است غم مردن نیست
هوش مصنوعی: دل پرشور و پرآتش تحت تاثیر غم و اندوه قرار نمیگیرد. هر کسی که به عشق زنده است، نگرانی از مرگ ندارد.
کرد گردآوری خود دلم از پهلوی صبر
کار گرداب به جز گریه فرو خوردن نیست
هوش مصنوعی: دل خود را از صبر و حوصله جمع کردهام، چون در این گرداب دشواریها، جز گریه کردن راهی برایم باقی نمانده است.
بر جگر گوشهٔ دل داغ اسیری مپسند
ستمی سخت تر از معنی کس بردن نیست
هوش مصنوعی: بر دل عزیز خود، داغ اسارت را تحمل نکن، زیرا هیچ رنجی بیشتر از این نیست که کسی از تو دور شود و معنی زندگی را از تو بگیرد.
این بساطی که زامید فروچیده دلت
پیش ارباب نظر قابل گستردن نیست
هوش مصنوعی: این وضعیتی که تلخی زندگی شما از دل به اربابان و صاحبان نظر عرضه کرده، دیگر قابل تغییر و بهبود نیست.
هوسم دست به پستان تو یکبار نیافت
این اناریست که در پنجه افشردن نیست
هوش مصنوعی: من آرزوی چشیدن طعم محبت تو را دارم، اما به آن دست نیافتم. مثل اناری که در غلاف خود قرار دارد و نمیتوان آن را فشرد.
غافلان را نبود فکر مآلی جویا
گل تصویر در اندیشهٔ پژمردن نیست
هوش مصنوعی: بیتوجهها به عاقبت کارها فکر نمیکنند و مانند گلی که در ذهن دارند، به پژمردن و زوال خود نمیاندیشند.

جویای تبریزی