شمارهٔ ۲۶۳
چسبیده به هم گرچه لب از شهد نکاتت
دل خون شده بی گفت و شنود از حرکاتت
عمر ابدی در گروه کشتن نفس است
این کشته تواند شدن اکسیر حیاتت
ز آب در دندان تو هنگام تبسم
ترسم بگدازد لبک همچو نباتت
خوش باش! به دل داری اگر داغ غم عشق
زینت به سجل یافته منشور نجاتت
در عشق به انجام رسد کار تو جویا
چون شمع گر از جا نرود پای ثباتت
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چسبیده به هم گرچه لب از شهد نکاتت
دل خون شده بی گفت و شنود از حرکاتت
هوش مصنوعی: هر چند که به یکدیگر نزدیکیم و از لطافت کلام تو لذت میبریم، اما دل ما به خاطر بیتوجّهی و سکوت تو به شدت آزرده است.
عمر ابدی در گروه کشتن نفس است
این کشته تواند شدن اکسیر حیاتت
هوش مصنوعی: زندگی ابدی به از بین بردن خواستهها و نفسانیّت وابسته است و این کار میتواند سبب شود که تو به حقیقت حیات و عمق زندگی دست پیدا کنی.
ز آب در دندان تو هنگام تبسم
ترسم بگدازد لبک همچو نباتت
هوش مصنوعی: از لبهای تو هنگام خنده، همانطور که آب در دندانهایت است، میترسم که همچون شکر ذوب شود.
خوش باش! به دل داری اگر داغ غم عشق
زینت به سجل یافته منشور نجاتت
هوش مصنوعی: خوشحال باش! اگر در دل خود داغ عشق را تحمل میکنی، این درد میتواند به عنوان نشانهای برای نجات تو باشد.
در عشق به انجام رسد کار تو جویا
چون شمع گر از جا نرود پای ثباتت
هوش مصنوعی: اگر در عشق به هدفتان برسید و ثابت قدم باشید، همچون شمعی خواهید درخشید که پا بر جا نماند.

جویای تبریزی