شمارهٔ ۲۶۲
کوکب به فلک زآتش پنهان که جسته است؟
این مشت شرر از دل سوزان که جسته است؟
از دل نشنیدیم بجز رایحهٔ درد
این قطرهٔ خون از سر مژگان که جسته است؟
تا دامن محشر ز تک و تاز نماند
این گوی فلک از خم چوگان که جسته است؟
هر ذرهٔ ناچیز از او طور تجلی است
این روشنی از شمع شبستان که جسته است؟
از پرتو او هر مژه ام شد رگ برقی
این کوکب روشن زگریبان که جسته است؟
خاکستر آیینهٔ دلهای سیاه است
این گرد ندانم که زدامان که جسته است؟
افروخته جویا زنگه بزم دو عالم
این برق ز ابر صف مژگان که جسته است؟
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کوکب به فلک زآتش پنهان که جسته است؟
این مشت شرر از دل سوزان که جسته است؟
هوش مصنوعی: ستارهای که از آتش پنهان به آسمان رفته، چه کسی را میتواند ببیند؟ این تکههای شعله که به بیرون پرتاب شده، از دل سوزان کیست؟
از دل نشنیدیم بجز رایحهٔ درد
این قطرهٔ خون از سر مژگان که جسته است؟
هوش مصنوعی: ما از دل هیچ چیزی جز بویی از درد را نشنیدیم؛ این قطرهٔ خونی که از چشمانمان ریخته است، چه خبرها و قصههایی را روایت میکند؟
تا دامن محشر ز تک و تاز نماند
این گوی فلک از خم چوگان که جسته است؟
هوش مصنوعی: تا زمان برپایی قیامت و حوادث آن، این گوی آسمان که شبیه به توپ در بازی چوگان است، بر افراز و جنب و جوش ادامه خواهد داشت.
هر ذرهٔ ناچیز از او طور تجلی است
این روشنی از شمع شبستان که جسته است؟
هوش مصنوعی: هر قسمت کوچکی از او مثل تجلی و نمود اوست. آیا این درخشندگی که از شمع درون شبستان منتشر شده، فقط به خاطر خود شمع نیست؟
از پرتو او هر مژه ام شد رگ برقی
این کوکب روشن زگریبان که جسته است؟
هوش مصنوعی: از نور او هر مژهام مانند رگ برقی شده است. این ستاره درخشان از کجا بیرون آمده است؟
خاکستر آیینهٔ دلهای سیاه است
این گرد ندانم که زدامان که جسته است؟
هوش مصنوعی: خاکستری که در دلهای تیره نشسته، نشان از اندوه و غم است. نمیدانم این غبار از کجا آمده و چه کسی آن را رها کرده است.
افروخته جویا زنگه بزم دو عالم
این برق ز ابر صف مژگان که جسته است؟
هوش مصنوعی: جوانی در حال جستجوی شادی و زیبایی از دو دنیای مختلف است و از نوری صحبت میکند که مانند برقی از ابرهای تار مژگان عاشقانه، درخشیده و جلوهگر شده است.

جویای تبریزی