شمارهٔ ۲۶
چنین در خاک اگر باشد تپش جسم نزارم را
زند بر شیشهٔ چرخ برین سنگ مزارم را
نه تنها درد حرمان تو روزم را سیه دارد
چو داغ لاله در خون میکشد شبهای تارم را
به یاد آن بهار جلوه گلریزان اشک من
کند رشک گلستان ارم، جیب و کنارم را
عجب گر تا دم محشر زخواب ناز برخیزد
ربود از بسکه چشم نیم مست او قرارم را
نشسته چو رگ یاقوت در خون جگر جویا
غمش در سختی از بس بگذراند روزگارم را
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چنین در خاک اگر باشد تپش جسم نزارم را
زند بر شیشهٔ چرخ برین سنگ مزارم را
هوش مصنوعی: اگر جسد بیجان من در خاک باشد، تپش زندگیام را به شیشهٔ آسمان یا بر سنگ مزارم نشان میدهم.
نه تنها درد حرمان تو روزم را سیه دارد
چو داغ لاله در خون میکشد شبهای تارم را
هوش مصنوعی: درد فقدان تو نه تنها روزهای من را تیره و تار میکند، بلکه مانند داغ لالهای که در خون غوطهور است، شبهای تاریکم را نیز میگیرد.
به یاد آن بهار جلوه گلریزان اشک من
کند رشک گلستان ارم، جیب و کنارم را
هوش مصنوعی: به یاد آن بهار که گلها میدرخشیدند، اشک من باعث میشود که باغهای بهشتی حسرتخیر شوند و جیب و دامن من را پر کند.
عجب گر تا دم محشر زخواب ناز برخیزد
ربود از بسکه چشم نیم مست او قرارم را
هوش مصنوعی: عجیب است که اگر در روز قیامت از خواب ناز بیدار شود، به خاطر زیبایی و جلال چشمانش که مرا از قرار و آرامش انداخته، همه چیز را تحت تاثیر قرار دهد.
نشسته چو رگ یاقوت در خون جگر جویا
غمش در سختی از بس بگذراند روزگارم را
هوش مصنوعی: دل شکسته و غمگین من مانند رگی است که در خون جگر میچسبد و در سختیها و مشقتهای زندگی، در پی فهمیدن درد و رنج خود هستم.