گنجور

شمارهٔ ۲۵۵

چشمت که ز خون ما شرابی است
دایم پی خان و مان خرابی است
روی تو چو آفتاب پرنور
لعلت گل قند آفتابی است
محو خط تست چشم مستت
این کافر گوییا کتابی است
امروز لباس شاهد می
از شیشهٔ بزم او گلابی است
در عین ظهور، روی مستور
پنهان به نقاب بی حجابی است
از پلک دو چشم تر به رویم
گویی که رباعی سحابی است

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چشمت که ز خون ما شرابی است
دایم پی خان و مان خرابی است
هوش مصنوعی: چشمانت که همیشه به خون ما آغشته است، همواره باعث ویرانی خانه و کاشانه ما می‌شود.
روی تو چو آفتاب پرنور
لعلت گل قند آفتابی است
هوش مصنوعی: چهره‌ی تو به روشنی آفتاب می‌درخشد و زیبایی‌ات مانند گل قند است که در آفتاب می‌درخشد.
محو خط تست چشم مستت
این کافر گوییا کتابی است
هوش مصنوعی: چشم مست تو مرا شدیداً مشغول کرده، مثل اینکه به یک کتاب جذاب نگاه می‌کنم.
امروز لباس شاهد می
از شیشهٔ بزم او گلابی است
هوش مصنوعی: امروز، لباس معشوق به رنگ گلابی است که در شیشهٔ میخانه به نمایش گذاشته شده است.
در عین ظهور، روی مستور
پنهان به نقاب بی حجابی است
هوش مصنوعی: در ظاهر، چهره‌ای آشکار و مشخص وجود دارد، اما در واقعیت، نشانه‌های پنهان و رازآلودی در پشت این ظاهر نهفته است که خود را به‌طور واضح نشان نمی‌دهد.
از پلک دو چشم تر به رویم
گویی که رباعی سحابی است
هوش مصنوعی: از چشمان گریانم به تو نگاه می‌کنم، گویی که شعر زیبایی از ابرهاست.