گنجور

شمارهٔ ۲۴۷

همتم کم نتواند برداشت
دولت جم نتواند برداشت
گر دو تا نیست قدم از ضعف است
قامتم خم نتواند برداشت
هر قدر راندم از جا نروم
رام او رم نتواند برداشت
چون دهم شرح سرشک افشانی
نامه ام نم نتواند برداشت
حیف بر چرخ که با این تن و توش
از دلی غم نتواند برداشت
آنچه در دیده ز دل جویا ریخت
ساغر جم نتواند برداشت

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

همتم کم نتواند برداشت
دولت جم نتواند برداشت
هوش مصنوعی: تلاش من به تنهایی نمی‌تواند به قدرت و عظمت دولت جم دست یابد.
گر دو تا نیست قدم از ضعف است
قامتم خم نتواند برداشت
هوش مصنوعی: اگر من دو قدم نمی‌توانم بردارم، به خاطر ضعف من است و نمی‌توانم قامتم را راست نگه‌دارم.
هر قدر راندم از جا نروم
رام او رم نتواند برداشت
هوش مصنوعی: هرچه بیشتر از او دور شوم، او همچنان بر من تسلط دارد و نمی‌توانم از تأثیر او خلاص شوم.
چون دهم شرح سرشک افشانی
نامه ام نم نتواند برداشت
هوش مصنوعی: هر گاه بخواهم درباره اشک‌هایی که ریخته‌ام توضیح دهم، نامه‌ام نمی‌تواند آن را درک کند.
حیف بر چرخ که با این تن و توش
از دلی غم نتواند برداشت
هوش مصنوعی: چه افسوس بر آسمان که با این قدرت و توانایی، نمی‌تواند از دل انسان اندوهی را بزداید.
آنچه در دیده ز دل جویا ریخت
ساغر جم نتواند برداشت
هوش مصنوعی: هر چیزی که از دل در دیده ظاهر می‌شود، به هیچ عنوان نمی‌توان آن را با چنگال ساغری پر از شراب، برداشت و به دست آورد.