شمارهٔ ۲۴۵
نه همین نرگس زچشم می پرستش جام یافت
سرو هم از نخل قدش خلعت اندام یافت
ماند در دل اضطراب عشقم آخر برقرار
چون رگ گل موج می در ساغرم آرام یافت
مدتی چون ماه نو از غم دل خود خورده است
هر که از گردون لب نانی به صد ابرام یافت
پرده های چشم او از جوش حیرت خشک ماند
رخصت نظاره ات تا دیدهٔ بادام یافت
داد گل را رنگ و می را نشئه، مینا را شراب
از لبش در خورد استعداد هر کس کام یافت
از تواند اهل چمن هر یک به انعامی نهال
غنچه بو، گل رنگ، نرگس جام و سرو اندام یافت
کوه تمکینش چو جویا سایه بر دریا فکند
جوهر آیینهٔ موجش ز بس آرام یافت
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نه همین نرگس زچشم می پرستش جام یافت
سرو هم از نخل قدش خلعت اندام یافت
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و جذابیت دو گل اشاره دارد. نرگس که به خاطر چشمانش مورد ستایش قرار میگیرد و سرو که به دلیل قامت بلندش از نخل الهام میگیرد. اینجا نوعی توصیف از زیباییهای طبیعی و ارتباط آنها با یکدیگر وجود دارد. نرگس و سرو هرکدام به طریقی خاص، نماد زیبایی و شکوه هستند.
ماند در دل اضطراب عشقم آخر برقرار
چون رگ گل موج می در ساغرم آرام یافت
هوش مصنوعی: عشق من در دل به شدت وجود دارد و در عین حال، مانند رگ گل، جریانش در ساغر، آرامش را برایم به ارمغان آورده است.
مدتی چون ماه نو از غم دل خود خورده است
هر که از گردون لب نانی به صد ابرام یافت
هوش مصنوعی: مدتی، مثل ماه نو که از غم دل خود در خود فرو رفته، هر کسی که توانسته از آسمان با تلاش بسیار لقمهای نان به دست آورد.
پرده های چشم او از جوش حیرت خشک ماند
رخصت نظاره ات تا دیدهٔ بادام یافت
هوش مصنوعی: چشمهای او از شگفتی در حالتی مسحورکننده قرار گرفت و نتوانستند تو را تماشا کنند تا زمانی که چشمهایش مانند بادام به شکل گرفت.
داد گل را رنگ و می را نشئه، مینا را شراب
از لبش در خورد استعداد هر کس کام یافت
هوش مصنوعی: گل زیبایی و رنگی دارد و می، سرخوشی و حال خوبی را به ارمغان میآورد. مینا یا ظرف شراب از لب او پر میشود و هر کس بر اساس قابلیت و لیاقتش از این خوشی بهره میبرد.
از تواند اهل چمن هر یک به انعامی نهال
غنچه بو، گل رنگ، نرگس جام و سرو اندام یافت
هوش مصنوعی: هر یک از ساکنان باغ، به پاس زحمات خود،هدیهای دریافت کردند؛ یکی غنچهای زیبا، دیگری گلهای رنگی، فردی نرگس را برگزید و دیگری سرو بلندی یافت.
کوه تمکینش چو جویا سایه بر دریا فکند
جوهر آیینهٔ موجش ز بس آرام یافت
هوش مصنوعی: کوه همچون یک موجود محترم و با وقار، هنگامی که سایهاش را بر دریا میافکند، آرامشی را به وجود میآورد که جوهر یا ویژگیهای آینهای موجها از این آرامش نشأت میگیرد.

جویای تبریزی