شمارهٔ ۲۳۴
طرهٔ مشکین چو جانان دسته بست
دل ز دود آه ریحان دسته بست
از دریدن در غمت دل غنچه وار
یک بغل چاک گریبان دسته بست
بسکه شب در اشکریزیها فشرد
چشم گریان خار مژگان دسته بست
ز آب و رنگ حسن او در آتشم
از گل داغ بهاران دسته بست
رفتی و گلهای داغ سینه را
بی تو امشب رشتهٔ جان دسته بست
گریه تا سر کردن جویا دیده ام
داغ دل گلهای خندان دسته بست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
طرهٔ مشکین چو جانان دسته بست
دل ز دود آه ریحان دسته بست
هوش مصنوعی: وقتی موی سیاه و زیبا مانند محبوبم به هم پیچیده میشود، دل من از داغی آهی که به خاطر غم عشق میکشم، به شدت متأثر میشود.
از دریدن در غمت دل غنچه وار
یک بغل چاک گریبان دسته بست
هوش مصنوعی: از شدت غم، دل من به حالت شکوفهای در آمده که مانند چاکهای لباس، پر از درد و رنج شده است.
بسکه شب در اشکریزیها فشرد
چشم گریان خار مژگان دسته بست
هوش مصنوعی: شب به قدری در غم و اندوه فشار آورده که اشکها چنان به چشمانم میریزند که مثل خارهایی در مژههایم جمع میشوند.
ز آب و رنگ حسن او در آتشم
از گل داغ بهاران دسته بست
هوش مصنوعی: زیبایی او مانند آب و رنگی است که من را در آتش عشق سوزانده است. از گلهای خوشبو و داغ بهاری دستهای تهیه کردهام.
رفتی و گلهای داغ سینه را
بی تو امشب رشتهٔ جان دسته بست
هوش مصنوعی: تو رفتی و من در دل خود درد و غم زیادی احساس میکنم. امشب هنوز یاد تو در قلبم باقی مانده و این احساسات را نمیتوانم پنهان کنم.
گریه تا سر کردن جویا دیده ام
داغ دل گلهای خندان دسته بست
هوش مصنوعی: گریه کردن تا حدی که جویا موج زندگی را دیدهام، دلم را به خاطر غم دلهای شکسته و گلهای خندان دسته زدهام.

جویای تبریزی