گنجور

شمارهٔ ۲۲۵

دشمن جان و تنش تاج زر است
هر که همچون شمع زرین افسر است
سبزهٔ خط را دهد نشو و نما
داد از حسنت که دشمن پرور است
با خیال آن سر مژگان مرا
تکیه گاه دیده نوک خنجر است
کی شناسد کس شهید ناز را
زخم تیغت را نشان دیگر است
پلک و مژگانم به راه شوق او
طائر نظاره را بال و پر است
کشتی دل را چو طوفانی شود
ذره ای صبری به از صد لنگر است
هم سری با تاجدارانش رواست
هر که جویا خاک پای قنبر است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دشمن جان و تنش تاج زر است
هر که همچون شمع زرین افسر است
هوش مصنوعی: دشمن، جان و جسم خود را برای خود افتخار و ارزش می‌داند، اما کسی که مانند شمعی فروزان و درخشان است، در واقع همانند یک افسر با شکوه و اهمیت است.
سبزهٔ خط را دهد نشو و نما
داد از حسنت که دشمن پرور است
هوش مصنوعی: زیبایی تو باعث می‌شود تا خط و خطوط سبز رشد کنند و به خاطر خصوصیات زیبای تو، دشمنان نیز پرورش می‌یابند.
با خیال آن سر مژگان مرا
تکیه گاه دیده نوک خنجر است
هوش مصنوعی: تفکر در مورد آن چشم‌ها و مژه‌های دل‌فریب، برای من مانند تکیه‌گاهی است که نوک یک خنجر بر آن فشار می‌آورد.
کی شناسد کس شهید ناز را
زخم تیغت را نشان دیگر است
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌تواند درد و غم شهید ناز را درک کند، چرا که نشانه زخم تیغ تو به گونه‌ای دیگر است.
پلک و مژگانم به راه شوق او
طائر نظاره را بال و پر است
هوش مصنوعی: پلک‌ها و مژه‌هایم به خاطر عشق او مانند پرواز پرنده‌ای در حال تماشای او هستند.
کشتی دل را چو طوفانی شود
ذره ای صبری به از صد لنگر است
هوش مصنوعی: وقتی دل در طوفانی قرار می‌گیرد، داشتن یک لحظه صبر بهتر از صد لنگر است.
هم سری با تاجدارانش رواست
هر که جویا خاک پای قنبر است
هوش مصنوعی: هر کس که دنبال خاک پای قنبر باشد، شایسته است با پادشاهان و بزرگان هم‌نشین شود.